کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دهلران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دهلران
لغتنامه دهخدا
دهلران . [ دِه ْ ل ُ ] (اِخ ) مرکز بخش دهلران از شهرستان ایلام . واقعدر200هزارگزی جنوب خاوری ایلام . آب مشروب : از چشمه ورودخانه ٔ آب شور. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
دهلران
لغتنامه دهخدا
دهلران . [ دِه ْ ل ُ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای دهگانه ٔ شهرستان ایلام و محدود است از طرف شمال به بخش آبدانان و کوه آبدانان و کوه دینار و کوه اناران . از طرف جنوب به کوههای حمرین عراق . از خاور به رودخانه ٔ کرخه و از باختر به مرز عراق و رودخانه ٔ چنگ...
-
جستوجو در متن
-
دیونه
لغتنامه دهخدا
دیونه . [ دِ ی ُ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش دهلران شهرستان ایلام . در 36 هزارگزی شمال راه باختری دهلران و 2 هزارگزی شمال راه دهلران به نصریان با 160 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
خوشینی
لغتنامه دهخدا
خوشینی . [ خ ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش دهلران شهرستان ایلام . واقع در شمال باختری دهلران و شمال خاوری راه شوسه ٔ دهلران به نصریان . کوهستانی با آب و هوای گرمسیری و 200 تن سکنه . ساکنان این محل از طایفه ٔ جائره وند می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ...
-
ستین
واژهنامه آزاد
در زبان لری،به خصوص در شهر دهلران به معنای مایه آرامش بودن،قوت قلب بود
-
امام زاده
لغتنامه دهخدا
امام زاده . [ اِ دَ / دِ ] (اِخ ) نام محلی است در جنوب شرقی دهلران از نواحی دزفول . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
شرهانی
واژهنامه آزاد
شَرهانی=لغتیست عربی به معنی گوشتی که از استخوان جدا کرده اند.و نام محلی دز 60 کیلومتری شهرستان دهلران ِ ایلام
-
گرده بیشه
لغتنامه دهخدا
گرده بیشه . [ گ ِ دِ ش َ ] (اِخ ) دهی است از بخش دهلران شهرستان ایلام ، واقع در 30000گزی باختر دهلران ، کنار راه مالرو دهلران به نصریان . منطقه ای کوهستانی ، گرمسیر و سکنه ٔ آن 135 تن است . آب آن از چشمه سار تأمین میشود. محصول آن غلات ، لبنیات و پشم...
-
چلالی
لغتنامه دهخدا
چلالی . [ چ َ ] (اِخ ) دهی از بخش دهلران شهرستان ایلام که در 33 هزارگزی شمال باختری دهلران و 31 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ دهلران به نصریان واقع است . کوهستانی و معتدل است و 30 تن سکنه دارد. آبش از چشمه . محصولش غلات ، روغن و پشم . شغل اهالی زراعت و گله...
-
چم کنار
لغتنامه دهخدا
چم کنار. [ چ َ ک ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بخش دهلران شهرستان ایلام که در 30 هزارگزی شمال باختری دهلران و 3 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ دهلران به نصریان واقع است . کوهستانی و گرمسیر است و 58 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار. محصولش غلات ، روغن و پشم و شغل اه...
-
توه طاق
لغتنامه دهخدا
توه طاق . [ ت ُوِ ] (اِخ ) دهی از بخش دهلران شهرستان ایلام است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
کاور
لغتنامه دهخدا
کاور. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از بخش دهلران شهرستان ایلام .دارای یکصد تن سکنه ، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
هور
لغتنامه دهخدا
هور. [ هََ وَ ] (اِخ ) دهی است از بخش دهلران شهرستان ایلام . دارای 180 تن سکنه ، آب آن از چشمه ها و محصول عمده اش غله و لبنیات و پشم است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
نصریان
لغتنامه دهخدا
نصریان . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از بخش دهلران شهرستان ایلام ، در 52 هزارگزی مغرب دهلران در ناحیه ٔ کوهستانی گرمسیری واقع است و 110 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و روغن و پشم ، شغل اهالی زراعت و گله داری است . این ده به دو قسمت نزدیک بهم به ...