کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دهش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
دحش
لغتنامه دهخدا
دحش . [ دَ ] (ع مص ) در کاری درآوردن . داخل کردن . (دزی ح 1 ص 425).
-
جستوجو در متن
-
عطا
فرهنگ واژههای سره
دهش
-
دهشی
لغتنامه دهخدا
دهشی . [ دَ / دِ هَِ ] (ص نسبی ) از در دهش . درخور دهش . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دهش شود.
-
دهشت
لغتنامه دهخدا
دهشت . [ دَ / دِ هَِ ] (اِمص ) دهش . (از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به دهش شود.
-
ده و داد
فرهنگ گنجواژه
دهش،بخشش.
-
موهبت
واژگان مترادف و متضاد
بخشش، دهش، عطا، عطیه
-
نوال
واژگان مترادف و متضاد
بهره، دهش، عطا، نصیب
-
آنوال
فرهنگ واژههای سره
ده شمندان، دهش ها، سالانه
-
ابتار
فرهنگ واژههای سره
آزمایش، بازداری، دهش
-
عطیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عطیَّة، جمع: عَطایا و عَطِیّات] 'atiy[y]e چیزی که به کسی بخشیده میشود؛ بخشش؛ دهش.
-
موهبت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مَوهَبَة، جمع: مواهب] muhebat, mo[w]hebat آنچه به کسی ببخشند؛ بخشش؛ دهش.
-
جدوا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جدوی] jadvā عطیه؛ عطا؛ بخشش؛ دهش
-
درهشته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] darhešte جود؛ عطا؛ کرم؛ دادودهش.
-
هبت
واژگان مترادف و متضاد
بخشش، بذل، دهش، عطا، هبه