کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دهسال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دهسال
لغتنامه دهخدا
دهسال . [ دَ ] (اِ) کوکب سیاره . (ناظم الاطباء). به معنی کواکب سیاره است که زحل و عطارد و مشتری و مریخ و آفتاب و زهره و قمر باشد. (برهان ) (آنندراج ). || بزرگترین موجه از موجه های دریا. (ناظم الاطباء) (از برهان ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
ذیونوسیوس
لغتنامه دهخدا
ذیونوسیوس . (اِخ ) جوان یا دویم . پسر ذیونوسیوس اول و جانشین او (368 ق .م .) وی را در 358 از سرقوسه براندند. و او پس از دهسال غیبت بازگشت لکن تیمولئون بار دیگر او را تبعید کرد (343ق .م .) و وی بقرنتس رفت . و در آنجا به معلمی کودکان عمر خود بپایان رسا...
-
شاقة
لغتنامه دهخدا
شاقة. [ شاق ْ ق َ ] (ع ص ) مؤنث شاق . ج ، شواق . شقة شاقة؛ سختی بسیار سخت . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (فرهنگ نظام ). صعب . دشوار. (غیاث ).- اعمال شاقة ؛ کارهای توان فرسا و سخت : محکوم به اعمال شاقة است ، محکوم به دهسال حبس با اع...