کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دهاندره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دهاندره
مترادف و متضاد
خمیازه، دهندره
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دهاندره
واژگان مترادف و متضاد
خمیازه، دهندره
-
واژههای همآوا
-
دهان دره
فرهنگ فارسی معین
( ~. دَ رِ)(اِمص .) 1 - گشودن دهان به سبب غلبة خواب یا خماری یا تنبلی . 2 - خمیازه .
-
دهان دره
لغتنامه دهخدا
دهان دره . [ دَ دَرْ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) دهن دره . فنجا. بیاستو. هاک . باسک . پاسک . فاژ. خامیازه . خامیاز. ثوباء. تثاؤب . ثأب . بازشدن دهان به صورتی خاص بی اراده و آن علامت خواب یا بعضی امراض عصبی باشد. (یادداشت مؤلف ). خروق . خمیازه . (از منتهی...
-
دهان دره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dahāndar[r]e = دهندره
-
جستوجو در متن
-
دهندره
واژگان مترادف و متضاد
خمیازه، دهاندره
-
دون دِرَّه
لهجه و گویش بختیاری
dun-derra دهاندره، خمیازه.
-
خمیازه
واژگان مترادف و متضاد
آسا، پاسک، دهاندره، دهندره، فاژ