کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دن ژوان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دن ژوان
/donžuvān/
معنی
مرد زنباره، فریبکار، و بیبندوبار.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دن ژوان
فرهنگ فارسی معین
(دُ ژُ) [ فر. ] (اِ.) کنایه از: کسی که به زن بارگی و جلب توجه زنان شهرت دارد.
-
دن ژوان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: don juan] [مجاز] donžuvān مرد زنباره، فریبکار، و بیبندوبار.
-
واژههای مشابه
-
کام دن
لغتنامه دهخدا
کام دن . [ دِ ] (اِخ ) ویلیام . باستان شناس انگلیسی که در لندن به دنیا آمد (1623-1551 م .). وی مؤلف کتاب کرگرافی بریتانیای بزرگ است .
-
کام دن
لغتنامه دهخدا
کام دن . [ دِ ] (اِخ ) شهری است در ایالت متحده ٔ آمریکا به ایالت نیوجرسی . 124500 تن سکنه دارد. و صنعت فلزکاری آن معروف است .
-
کرخه دن
لغتنامه دهخدا
کرخه دن . [ ک َ خ ِ دُ ] (اِخ ) نامی که یونانیان به قرطاجنه داده اند. (از تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1454). رجوع به قرطاجنه شود.
-
دن کیشوت
فرهنگ فارسی معین
(دُ شُ) [ اسپا. ] (اِ.) کنایه از: کسی که دستخوش آرمان های غیرعملی و توهم - های پهلوانی است .
-
دن کیشوت
لغتنامه دهخدا
دن کیشوت . [ دُ ش ُ ] (اِخ ) نام قهرمان اسپانیائی کتاب سروانتس . دُن کیخوته . رجوع به دون کیشوت شود. || تعبیری طنزآمیز مأخوذ از این نام مانند تارتارن ، پهلوان لافی . پهلوان پنبه . (یادداشت مؤلف ).
-
دن کیشوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: donquichotte] [مجاز] donkišot کسی که دارای اهداف غیرعملی و توهمهای قهرمانی باشد.
-
دو دِن
لهجه و گویش بختیاری
do den دو دنده، نام ابزارى دو شاخه مخصوص گردآورى ساقههاى گندم و جو درخرمنکوبى.
-
دن آویج
واژهنامه آزاد
خمیازه
-
جستوجو در متن
-
پاشکو
لغتنامه دهخدا
پاشکو. [ ش ِ ] (اِخ ) دُنا ماریا. زن دن ژوان پادیلا، آنگاه که شارل کن شوهر او را مغلوب و مقتول ساخت این زن در برابر عساکر شارل کن مقاومتی مردانه کرد و ازین رو بشجاعت مشهور شد و آنگاه که در محاصره افتاد بگریخت و بمملکت پرتقال رفت و پس از مدتی توقف هم ...
-
پریم
لغتنامه دهخدا
پریم . [ پْری / پ ِ ] (اِخ ) (دن ژوان ) مرد سیاسی و سردار اسپانیولی . متولد دررس بسال 1814 م . وی یکی از مسببین سقوط ایزابل دوم است چون اختیار امور ملکی را بدست گرفت درصدد برآمد که پادشاهی برای اسپانی بیابد و به خاندان هوهن زولرن رجوع کرد این اقدام س...
-
عثمانیان
لغتنامه دهخدا
عثمانیان . [ ع ُ ] (اِخ ) یا آل عثمان یا سلاطین عثمانی . پادشاهانی هستند که از 699 تا 1342هَ . ق . دولتی بزرگ تأسیس کردند. این سلسله بنام جد آنان عثمان بن ارطغرل منسوبند. عثمان به سال 656 هَ. ق . در سکوت متولد شد و در آنجا به تأسیس سلسله ٔ عثمانی م...