کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دنگ و دوال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دنگ و دوال
لغتنامه دهخدا
دنگ و دوال . [ دَ گ ُ دَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) دوالی و ریسمانی است که بر آن زنگوله ٔ بسیار آویزند و مسخرگان خاصه غلامان عباسی به کمربندند بطوری که زنگوله ها بر کفل و دور کمر آویخته ماند و به همان قسم رقص کنند و اصول آورند. (لغت محلی شوشتر). || کن...
-
واژههای مشابه
-
دِنْگ
لهجه و گویش گنابادی
deng در گویش گنابادی یعنی قطره، ذره ، کمی ، اندکی ، ضربه
-
دَنْگ
لهجه و گویش گنابادی
dang در گویش گنابادی یعنی صدا کردن چیزی
-
دَنگ
لهجه و گویش تهرانی
وسیله کوبیدن، آب دنگ، پادنگ،وسیله برنج کوبی
-
دَنگ
لهجه و گویش تهرانی
وسیله ای در ساعت
-
دَنگ
لهجه و گویش تهرانی
صدای زنگ ساعت
-
دُنگ
لهجه و گویش تهرانی
سهم از مخارج
-
دُنگ
لهجه و گویش بختیاری
dong 1. صدا bi dong>:بىصدا، ساکت باش؛dong nida:حرف نمىزند، چیزىنمىگوید> ؛ 2. دانگ.
-
دِنگ
لهجه و گویش بختیاری
deng جِرز deng-e dar>:جرزِ در، لاىِ در> .
-
دَنگ،دنگِ دنگ
لهجه و گویش تهرانی
صمیمی
-
دَنگِ دنگ ،()بودن
لهجه و گویش تهرانی
صمیمی
-
دنگ دانه
لغتنامه دهخدا
دنگ دانه . [ دَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) دنگ داله . رجوع به دنگ داله شود.
-
چوب دنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] čubdang = دنگ۳
-
پا دنگ
لهجه و گویش تهرانی
دنگ(آسیای کوبه ای)پایی