کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دنبالچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دنبالچه
/dombālče/
معنی
یک یا چند استخوان انتهای ستون فقرات.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
tail
-
جستوجوی دقیق
-
دنبالچه
فرهنگ فارسی معین
( ~. چِ) (اِمصغ .) آخرین استخوان مهره ای که در انسان از التیام چهار یا پنج مهره به وجود آمده . وجود این استخوان در انسان به جای دم در حیوانات می باشد.
-
دنبالچه
لغتنامه دهخدا
دنبالچه . [ دُ دُم ْ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) آخرین استخوان ستون مهره یی که در انسان از التیام چهار یا پنج مهره بوجود آمده . وجود این استخوان در انسان به جای دم در حیوانات می باشد. در جانوران تعداد مهره های استخوان دنبالچه متعدد است و آنها اسکلت دم را ت...
-
دنبالچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دنبلیچه› (زیستشناسی) dombālče یک یا چند استخوان انتهای ستون فقرات.
-
جستوجو در متن
-
دمبلیچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دنبلیچه› (زیستشناسی) [عامیانه] dombaliče = دنبالچه
-
دمغازه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دمغزه، دنبغزه› (زیستشناسی) domqāze = دنبالچه
-
دنب غزه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] dombqaze = دنبالچه
-
دنبلیچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دمبلیچه› [قدیمی] dombaliče = دنبالچه
-
دنبلیچه
لهجه و گویش تهرانی
دنبالچه
-
دمبلچه،دُمبلیچه
لهجه و گویش تهرانی
دنبالچه، دنبالیچه
-
دُم کِلیجَه
لهجه و گویش بختیاری
dom kelija دنبالچه، استخوان بیخِ دنبه گوسفند.
-
عصعص
فرهنگ فارسی معین
(عُ عُ) [ ع . ] (اِ.) دنبالچه ؛ ج . عصاعص .
-
دمغازه
لغتنامه دهخدا
دمغازه . [ دُ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) بیخ دم . (ناظم الاطباء) (برهان ). || میان دم . (برهان ). || استخوان میان دم . دمغزه . (ناظم الاطباء). استخوان میان دم حیوانات باشد اعم از پرنده و غیر پرنده . (برهان ). دنبالچه . (فرهنگ فارسی معین ). استخوان دمگاه که...
-
دم
فرهنگ فارسی معین
(دُ) [ په . ] (اِ.) = دنب : زایده ای است کم و بیش دراز که از تعدد مهره های استخوان در دنبالچه به وجود آمده است . در جانوران چهارپا به شکل دسته ای مو در پشت پاها آویزان است و در پرندگان به شکل پرهایی که در پایان بدن آن روییده . ؛ ~ اسبی الف - نوعی بس...
-
وستیجیال
واژهنامه آزاد
بازمانده های ژنتیکی یا وستیجیال اندام ها یا رفتارهایی هستند که در نیای مشترک دو یا چند گونه وجود داشته، اما در بعضی از گونه ها نقش کمرنگ تری پیدا کرده اند یا اینکه به کلی بدون استفاده شده اند. این اندام ها یا رفتارها بازمانده و تتمه و بازپس مانده از ...