کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دنباله دار خورشیدخراش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دنباله کشتی
دیکشنری فارسی به عربی
صحوة
-
following limb
لبۀ دنبالهرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] بخشی از لبۀ قرص جِرم سماوی در سمت مخالف حرکت آن در آسمان
-
sequentially compact set
مجموعۀ دنبالهایفشرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] زیرمجموعهای از یک فضای توپولوژیکی که هر دنباله از نقاط آن زیردنبالهای همگرا داشته باشد
-
sequential sampling
نمونهگیری دنبالهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] روشی در نمونهگیری که در آن اندازۀ نمونه از قبل ثابت نیست و پس از انتخاب هر واحد در مورد توقف یا ادامۀ نمونهگیری تصمیمگیری میشود
-
towed decoy
فریبگر دنبالهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وسیلۀ خودحفاظتی دارای اختلالگر که در دنبالۀ هواپیما کشیده میشود و هدف از آن ایجاد هدف کاذب برای فریب موشک نزدیکشونده است
-
direct-sequence modulation, direct-spread modulation
مدولهسازی دنبالهمستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی مدولهسازی در سامانۀ طیفگسترده که در آن قطاری از تپهای دودویی بهطور مستقیم و معمولاً با مدولهسازی فاز، موج حامل را مدولهسازی میکنند اختـ . مدام DSM
-
prorupted state, protruded state
کشور دنبالهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] کشوری که نواری طولانی و باریک بهصورت شبهجزیره یا دالان از بدنۀ اصلی آن دور شده است و در خاک کشورهای همسایه محصور میشود
-
sequential analysis
تحلیل دنبالهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] شاخهای از آمار ریاضی که در آن تعداد مشاهدات از پیش مشخص نیست و براساس نتایج آزمایش تعیین میشود
-
comet
ستارۀ دنبالهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] جسمی از یخ و غبار در حال گردش به دور خورشید که وقتی به نزدیک خورشید میرسد، بخشی از آن بخار میشود و دُم بلندی به دنبال هستۀ آن در فضا کشیده میشود متـ . دنبالهدار
-
Cometary Nebula
سحابی دنبالهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] سحابیای که شبیه به دنبالهدارهاست
-
reverse tiller
دستهسکان دنبالهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دستهسکانی که به پشت سکان نیز امتداد یافته است
-
long-period comet
دنبالهدار بلنددوره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] دنبالهداری که دورۀ مداری آن بیش از دویست سال باشد
-
periodic comet, short-period comet
دنبالهدار دورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] دنبالهداری که در مداری بیضیشکل به دور خورشید میگردد و دورۀ تناوب آن معمولاً کمتر از دویست سال است
-
geomagnetic tail
دنبالۀ زمینمغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← مغناطیسدُم
-
lacunary sequence
دنبالۀ شکافدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار