کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دناء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دناء
لغتنامه دهخدا
دناء. [ دَ ن َءْ ] (ع مص ) گوژپشت گردیدن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
دناء
لغتنامه دهخدا
دناء. [ دَن ْ نا ] (ع ص ) مؤنث ادن ّ. به معنی زن گوژپشت و اسب کوتاه دستها. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به ادن شود.
-
دناء
لغتنامه دهخدا
دناء. [ دِ ] (ع اِ) ج ِ دنی ٔ. (منتهی الارب ). رجوع به دنی ٔ و دنی شود.
-
واژههای مشابه
-
دنآء
لغتنامه دهخدا
دنآء. [ دُ ن َ ] (ع ص ) ج ِ دنی ٔ. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به دنی ٔ و دنی شود.
-
واژههای همآوا
-
دنآء
لغتنامه دهخدا
دنآء. [ دُ ن َ ] (ع ص ) ج ِ دنی ٔ. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به دنی ٔ و دنی شود.
-
جستوجو در متن
-
متدنی
لغتنامه دهخدا
متدنی ٔ. [ م ُ ت َ دَن ْ ن ِءْ ] (ع ص ) (از «د ن ء») برانگیزنده بر فرومایگی ، مأخوذ از دناء. (آنندراج ). آن که برانگیزاند و مجبور کند کسی را بر فرومایگی و دونی . (ناظم الاطباء).
-
دنی
لغتنامه دهخدا
دنی ٔ. [ دَ ] (ع ص ) مرد فرومایه ٔ پلید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فرومایه . پست . دون . خسیس . در تداول فارسی زبانان به حذف همزه ٔ آخر آید. (یادداشت مؤلف ). رجوع به دنی شود. || بی باک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || حقیر و خوار. ج ، ادناء،...
-
ادن
لغتنامه دهخدا
ادن . [ اَ دَن ن ] (ع ص ) کوزپشت (مرد). مرد خمیده . (مؤید الفضلاء). مرد خمیده پشت . (آنندراج ). آنک پشت وی به دو درآمده بود. (تاج المصادر بیهقی ) (مهذب الاسماء). قوزپشت . سینه و پشت به اندرون رفته . || پشت فرونشسته . || آنکه گردنش بدوش فروشده باشد. ...