کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دمیدنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دمیدنی
لغتنامه دهخدا
دمیدنی . [ دَ دَ ] (ص لیاقت ) قابل دمیدن . لایق دمیدن . || آلات موسیقی که به دمیدن دم در آن آواز دهد، چون نای و شیپور و قره نی و غیره . (یادداشت مؤلف ).
-
واژههای مشابه
-
شاخ دمیدنی
لغتنامه دهخدا
شاخ دمیدنی . [ خ ِ دَ دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نفیر و کرنای و بوق . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
نادمیدنی
لغتنامه دهخدا
نادمیدنی . [ دَ دَ ] (ص لیاقت ) که دمیدنی نباشد. مقابل دمیدنی . رجوع به دمیدنی شود.
-
نی انبان
فرهنگ فارسی معین
(نِ یا نَ. اَ) (اِمر.) نوعی نی (نای ) که آلتی دمیدنی همراه دارد، شبیه انبان .
-
نفوخ
لغتنامه دهخدا
نفوخ . [ ن َ ] (ع اِ) ادویه ٔ خشک که در بینی دمند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). آنچه از ادویه ٔ یابسه ٔ سائیده که بی مایع در بینی دمند. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ).دوای خشک و نرمی که در بینی دمند. (ناظم الاطباء). دمیدنی ها. آنچه بدمند در بینی و مجرای بول و...
-
ناقور
لغتنامه دهخدا
ناقور. (ع اِ) شاخ دمیدنی که صور باشد. قوله تعالی فاًذا نُقِر فی الناقور (قرآن 8/74)؛ ای فی الصور. (منتهی الارب ). صور. (ترجمان علامه جرجانی ). صور اسرافیل و هر بوق . (فرهنگ نظام ). نای بزرگ را هم گفته اند که کرنای باشد و در عربی صور اسرافیل را خوانند...