کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دمیث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دمیث
لغتنامه دهخدا
دمیث .[ دَ ] (ع ص ، اِ) نرم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || زمین نرم . (مهذب الاسماء). زمین نرم ریگناک . (از اقرب الموارد). || نرم خو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مرد نرم خو. (مهذب الاسماء).- دمیث بلیث ؛ از اتباع است . (منتهی الارب ) (ناظم ال...
-
واژههای همآوا
-
دمیس
لغتنامه دهخدا
دمیس . [ دَ ] (ع ص ) چیز پنهان کرده شده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
دماث
لغتنامه دهخدا
دماث . [ دِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ دَمِث . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || ج ِ دمیث ، به معنی جای نرم ریگناک . (آنندراج ).ج ِ دمیث . (ناظم الاطباء). رجوع به دمث و دمیث شود.
-
بلیث
لغتنامه دهخدا
بلیث . [ ب َ ] (ع ص ) دمیث بلیث ؛ از اتباع است یعنی نرم خوی . (منتهی الارب ). ملائم . (ذیل اقرب الموارد از تاج ). || (اِ) علف ریزه ٔ خشک دوساله که سیاه گردیده باشد. (منتهی الارب ).
-
نرم خوی
لغتنامه دهخدا
نرم خوی . [ ن َ ] (ص مرکب ) پسندیده خوی . (آنندراج ). دَهْثَم . دَهّاس . دَمیث . (منتهی الارب ). دمث . ذلولی . (یادداشت مؤلف ). نرم خو. رجوع به نرم خو شود : انصاف میدهم که چو روی تو روی نیست گل در مزاج لطف چو تو نرم خوی نیست .امیرحسن دهلوی .