کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دمش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دمش
/dameš/
معنی
۱. دمیدگی؛ عمل دمیدن.
۲. وزیدگی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. نفحه
۲. دم، نفس
۳. دمیدن
دیکشنری
blast, blow, distension, distention, waft
-
جستوجوی دقیق
-
دمش
واژگان مترادف و متضاد
۱. نفحه ۲. دم، نفس ۳. دمیدن
-
pumping
دمش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فرایند تحریک اتمها یا مولکولهای محیط فعال و انتقال آنها به تراز انرژی بالاتر
-
دمش
فرهنگ فارسی معین
(دَ مِ) 1 - (اِ.) عمل دمیدن . 2 - (اِ.) نفس ، دمام .
-
دمش
لغتنامه دهخدا
دمش . [ دَ م َ ] (ع مص ) به هیجان آمدن از گرما و یا از خوردن دوا. (ناظم الاطباء). شورش دل از گرمی یا از خوردن . (منتهی الارب ): سعفه ؛ دمش سر. (دستوراللغة).
-
دمش
لغتنامه دهخدا
دمش . [ دَ م ِ ] (اِمص ) اسم مصدر از دمیدن . تنفس . (ناظم الاطباء) : دم مانند او را [ اژدهای موسی را ] آوازی بود از دهن و دمشی از بینی . (تفسیر ابوالفتوح رازی ج 2 ص 441).به بوی جود وی آیند سایلان به جنابش بلی که مشک به خود ره نماید از دمش ند. ابن یمی...
-
دمش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [پهلوی: damišn] dameš ۱. دمیدگی؛ عمل دمیدن.۲. وزیدگی.
-
واژههای مشابه
-
exhalation, emanation
بروندمش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] خروج بخار یا گاز از زمین یا آتشفشان یا ترک یا مانند آن
-
pumping frequency
بسامد دمش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بسامد تابش دمشی
-
optical pumping
دَمش اپتیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] فرایندی که با جذب نور با بسامد مناسب موجب تغییر ترازهای انرژی اتمها یا سامانههای اتمی شود متـ . دَمش نوری
-
microwave pumping
دَمش ریزموجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ایجاد وارونگی جمعیت در سامانههای اتمی و مولکولی یا هستهای با تابشدهی
-
دَمش نوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] ← دَمش اپتیکی
-
overblowing
بیشدَمش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] فرایندی در نواختن سازهای بادی که در آن با افزایش شدت دمیدن، منطقۀ صوتی بالاتر حاصل میشود و بسامد پایگی نتِ درحالاجرا به بسامدِ هارمونیکهای (harmonics) بالاتر میرسد
-
جستوجو در متن
-
pump
فرهنگ لغات علمی
دمش