کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دمسق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دمسق
/demsaq/
معنی
ابریشم سفید.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دمسق
لغتنامه دهخدا
دمسق . [ دِ س َ ] (معرب ، اِ) معرب از دمسه ٔ فارسی و به معنی آن . (ناظم الاطباء). و رجوع به دمسه شود.
-
دمسق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معربِ، مٲخوذ از فارسی: دمسه] [قدیمی] demsaq ابریشم سفید.
-
جستوجو در متن
-
دمعق
لغتنامه دهخدا
دمعق . [دِ ع َ ] (ع اِ) ابریشم سفید. (ناظم الاطباء). اما ظاهراً کلمه دگرگون شده ٔ دمسق است . رجوع به دمسق شود.
-
دمسه
لغتنامه دهخدا
دمسه . [ دِ س َ / س ِ ] (اِ) ابریشم سفید. (ناظم الاطباء). ابریشم سفید، و معرب آن دمسق است . (برهان ) (از آنندراج ) (از فرهنگ جهانگیری ).