کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دمسازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دمسازی
لغتنامه دهخدا
دمسازی . [ دَ ] (حامص مرکب ) موافقت و همدمی و همراهی . (ناظم الاطباء). موافقت . (شرفنامه ٔ منیری ). هم آهنگی . سازگاری . سازواری . (یادداشت مؤلف ) : توقع آن است که به وجه دمسازی و بنده نوازی قدم رنجه کنی . (سندبادنامه ص 103).خسبم امشب ز راه دمسازی ت...
-
دمسازی
دیکشنری فارسی به عربی
التقاء , توافق
-
جستوجو در متن
-
compatibilities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سازگاری، همسازی، سازش پذیری، دمسازی
-
concurrence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توافق، موافقت، تصادف، دمسازی، رضایت
-
التقاء
دیکشنری عربی به فارسی
موافقت , توافق , دمسازي , رضايت , تصادف
-
توافق
دیکشنری عربی به فارسی
سازش پذيري , سازگاري , دمسازي , مطابقت
-
compatibility
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سازگاری، همسازی، سازش پذیری، دمسازی
-
موانست
واژگان مترادف و متضاد
۱. آشنایی، الفت، انس، دمسازی ۲. مانوس شدن، انس گرفتن، دمساز شدن
-
ایناس
فرهنگ نامها
(تلفظ: inās) (عربی) (در قدیم) انس ، مؤانست ، انس دادن ، خو گرفتن ، انس یافتن ، دمسازی.
-
رفاقت
واژگان مترادف و متضاد
دمسازی، دوستی، مرافقت، مودت، ولا، همدلی، همدمی، همراهی، هموثاقی، یاری ≠ عداوت
-
تالف
واژگان مترادف و متضاد
۱. دلجویی، دمسازی، خوگری، دوستی، الفتگیری، الفتیابی ۲. الفتیافتن، خوگر شدن، خو گرفتن، دمساز شدن، دوست شدن ≠ رمیدن، رمیده شدن
-
ایناس
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] 1 - (مص م .) انس دادن . 2 - اُنس گرفتن . 3 - (اِمص .) دمسازی .
-
عطرسازی
لغتنامه دهخدا
عطرسازی . [ ع ِ ] (حامص مرکب ) عِطارة. (از منتهی الارب ). ساختن عطر. عطر و خوشبوی ساختن و با آن دمسازی کردن : تا شب آنجا نشاط و بازی کردعودسوزی و عطرسازی کرد.نظامی .
-
تالیف
واژگان مترادف و متضاد
۱. تدوین، تصنیف، جمعآوری، گردآوری، نگارش ۲. تدوین کردن، جمعآوری کردن، گردآوری کردن ۳. ایجاد الفت کردن ۴. دلجویی، استمالت، نوازش ۵. پیوند، ترکیب ۶. پیونددهی، الفتدهی، دمسازی