کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دمر خوابیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دمر خوابیدن
لغتنامه دهخدا
دمر خوابیدن . [ دَ م َ خوا / خا دَ ] (مص مرکب ) دمرو خوابیدن . به روی خفتن . مقابل طاق خفتن . مقابل ستان خفتن . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به دمر شود.
-
دمر خوابیدن
دیکشنری فارسی به عربی
تذلل
-
واژههای مشابه
-
دَمَّرَ
فرهنگ واژگان قرآن
هلاک کرد(اعم از انسان ،جنبندگان و اموال)
-
prone burial
تدفین دَمَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تدفین درازکشی که در آن شکم و صورت جسد بر روی خاک است
-
دمر کردن
لهجه و گویش تهرانی
زمین زدن ،برگرداندن
-
دَمَر، دَمَرو، دیمرو
لهجه و گویش تهرانی
به رو به زمین خوابیده، به پشت، وارونه ، برعکس طاقباز
-
جستوجو در متن
-
لَوِرى خفتیدن
لهجه و گویش بختیاری
laveri xoftidan دمر خوابیدن، روى شکم خوابیدن.
-
grovel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شدن، دمر خوابیدن، خزیدن، پست شدن، پست بودن
-
grovels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شدن، دمر خوابیدن، خزیدن، پست شدن، پست بودن
-
grovelled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شده، دمر خوابیدن، خزیدن، پست شدن، پست بودن
-
گنبدی کردن
لغتنامه دهخدا
گنبدی کردن . [ گُم ْ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دمر خوابیدن مثل حال سجده . (فرهنگ نظام ).
-
دمری
لغتنامه دهخدا
دمری . [ دَ م َ ] (حامص ) حالت دمر. وارونه خوابیدن . || وارونه کردن . (لغت محلی شوشتر).
-
خفتن
لغتنامه دهخدا
خفتن . [ خ ُ ت َ ] (مص ) خواب کردن . خسبیدن . بخواب رفتن . (ناظم الاطباء). غنویدن . خفتیدن . مقابل بیدار شدن . خوابیدن . تمام سر و گردن و تنه و پایها رابدرازا بر زمین گستردن . بخواب شدن . هجعت . (یادداشت بخط مؤلف ). رقد. رقود. رقاد. تهجد. (تاج المصا...