کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دمر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
قُپِجى
لهجه و گویش بختیاری
qoppeji دَمَر.
-
لَوِرى
لهجه و گویش بختیاری
laveri دَمَر.
-
procumbent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صدقه، خوابیده روی زمین، دمر
-
لَوِرى خفتیدن
لهجه و گویش بختیاری
laveri xoftidan دمر خوابیدن، روى شکم خوابیدن.
-
دنبر
لغتنامه دهخدا
دنبر. [ دَم ْ ب َ ] (ص ) دَمَر یا وارونه . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). رجوع به دمر شود.
-
flatwise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسطح، از پهنا، دمر، تخت خوابیده
-
prostration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دزدی، درماندگی، بخاک افتادن، دمر بودن
-
flatways
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسطح، از پهنا، دمر، تخت خوابیده
-
طاقباز
واژگان مترادف و متضاد
به پشت خوابیده، به پشتدراز کشیده، ستان، طاقواز ≠ دمر
-
grovel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شدن، دمر خوابیدن، خزیدن، پست شدن، پست بودن
-
grovels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شدن، دمر خوابیدن، خزیدن، پست شدن، پست بودن
-
grovelled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شده، دمر خوابیدن، خزیدن، پست شدن، پست بودن
-
وارونه
واژگان مترادف و متضاد
باژگونه، باژگونه، برعکس، دمر، سرازیر، سروته، ضد، عکس، وارو، وارون
-
pronates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pronates، دمر قرار دادن، بداخل گرداندن، روی چهار دست و پا خم شدن
-
pronating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pronating، دمر قرار دادن، بداخل گرداندن، روی چهار دست و پا خم شدن