کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دمای کمینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
minimum temperature
دمای کمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] کمترین دمای گزارششده در یک محل در دورۀ زمانی معین
-
واژههای مشابه
-
cloud temperature
دمای اَبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] دمایی که چنانچه اندکی افزایش یابد محلولهای آبی برخی عاملهای سطحفعال غیریونی در آن ناهمگن میشوند و به دو فاز مایع مختلف تقسیم میشوند
-
electron temperature
دمای الکترونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] دمایی که از مساوی گرفتن انرژی جنبشی گرمایی با انرژی متوسط الکترون در پلاسما به دست میآید
-
potential temperature
دمای بالقوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دمای بستههوای خشک هنگامی که بهصورت بیدررو به تراز استاندارد 1000 هکتوپاسکال رسانده شود
-
maximum temperature
دمای بیشینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بیشترین دمای گزارششده در یک محل در دورۀ زمانی معین
-
endpoint temp, endpoint temperature
دمای پایانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] دمایی که در آن عوامل بیماریزای فراوردۀ غذایی، بهخصوص گوشتی، از بین میرود
-
wet-bulb temperature
دمای تَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دمایی که بستههوا در شرایط بیدررو و فشارثابت براثر سرمایش ناشی از تبخیر تا نقطۀ اشباع کسب میکند
-
boiling point
دمای جوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] دمایی که در آن جسم خالص در فشار ثابت از حالت مایع به گاز تبدیل میشود
-
autogenous temperature
دمای خوددوام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دمای تعادل در احتراق لجن که در آن حرارت تولیدی با اُفت حرارت برابر است و سبب میشود که احتراق بهصورت خوددوام انجام شود
-
background temperature
دمای زمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] دمای ناشی از تابش زمینۀ کیهانی پخششده در محل مورد نظر
-
extreme temperature
دمای فرین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بیشترین یا کمترین دما در محل و در دورۀ زمانی معین
-
Curie temperature
دمای کوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] دمایی که در آن کانی خاصیت فِرّومغناطیسی خود را از دست میدهد متـ . نقطۀ کوری Curie point
-
transition temperature
دمای گذار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] دمایی اختیاری در یک دامنۀ دمایی که ویژگیهای شکست ماده در آن بهسرعت تغییر میکند
-
ignition temperature
دمای گیرانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پایینترین دمایی که در آن انرژی گداختِ بهوجودآمده در پلاسما از انرژی اتلافشده بیشتر است