کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دماغی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
pince-nez
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پینز نز، عینک دماغی، عینک
-
تفرعن فروختن
واژگان مترادف و متضاد
فخرفروختن، تکبر ورزیدن، متکبرانه رفتار کردن، گنده دماغی کردن
-
cranial nerve
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عصب جمجمه، عصب دماغی، عصب کاسه سر
-
cacuminal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
cacuminal، دماغی، وابسته به نوک و انتهای درخت
-
noseband
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بینی بند، پوز بند اسب، رو دماغی
-
nosebands
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بینی ها، پوز بند اسب، رو دماغی
-
حبسة
دیکشنری عربی به فارسی
عدم قدرت تکلم (در نتيجه ضايعات دماغي) , افازي
-
عقلي
دیکشنری عربی به فارسی
دماغي , روحي , مغزي , هوشي , فکري , رواني
-
راسي
دیکشنری عربی به فارسی
وابسته به سر , وابسته به مغز کله , دماغي , راسي
-
nasalize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بینی کردن، ازبینی ادا کردن، تو دماغی حرف زدن
-
آشفته عقلی
لغتنامه دهخدا
آشفته عقلی . [ ش ُ ت َ / ت ِ ع َ ] (حامص مرکب ) آشفته دماغی .
-
آشفته مغزی
لغتنامه دهخدا
آشفته مغزی . [ ش ُ ت َ / ت ِ م َ ] (حامص مرکب ) آشفته دماغی .
-
psychiatry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روانپزشکی، معالجه ناخوشیهای دماغی، پزشکی روانی، طب روحی
-
cephalic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرفه، راسی، وابسته به سر، وابسته به مغز کله، دماغی
-
nasalizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بینی زدن، ازبینی ادا کردن، تو دماغی حرف زدن