کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دماسنج گرمابرقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
thermoelectric thermometer, thermocouple thermometer
دماسنج گرمابرقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی دماسنج الکتریکی با دو بندآور که بهصورت سری به یک پتانسیومتر و مخزن همدما وصل شده است
-
واژههای مشابه
-
geothermometer
زمیندماسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، ژئوفیزیک] 1. دماسنج ساختهشده برای اندازهگیری دمای چاههای آزمایشی یا نهشتههای دریایی عمیق 2. کانی یا مجموعهای از کانیها که ترکیب و ساختار آنها نشاندهندۀ اطلاعاتی دربارۀ گسترۀ دمایی تشکیل آنها باشد
-
thermometer support
پایۀ دماسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابزاری که دماسنجهای کمینه و بیشینه را در وضعیت مناسب برای اندازهگیری در ابزارپوش نگهداری میکند
-
water thermometer
دماسنج آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← دماسنج دریایی
-
electronic thermometer
دماسنج الکترونیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دماسنجی با مداربندی الکترونیکی برای آشکارسازی تغییرات ناشی از دما در عنصر گرمایی و نمایش رقمی دمای مربوط
-
electrical thermometer
دماسنج الکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دماسنجی که در آن از عنصر مبدل دارای خواص الکتریکی وابسته به حالت گرمایی آن عنصر برای سنجش دما استفاده میشود
-
spirit thermometer, alcohol thermometer, alcohol-in-glass thermometer
دماسنج الکلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، علوم جَوّ] نوعی دماسنج مایعی شیشهای که در آن مایع دماسنج، مادهای آلی مانند الکل است
-
Bourdon tube thermometer
دماسنج بوردُن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی دماسنج دارای لولۀ بوردن که لولۀ آن با مایع خاصی پر شده است
-
maximum thermometer
دماسنج بیشینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی دماسنج که بیشترین مقدار دما را در بازۀ زمانی معین نشان میدهد
-
attached thermometer
دماسنج پیوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دماسنجی که برای اندازهگیری دمای کارکرد ابزارها به آنها متصل میشود
-
radiant thermometer, radiation-energy thermometer
دماسنج تابشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابزاری که دمای جسم سیاه یک ماده را با سنجش تابش گرمایی آن تعیین میکند
-
wet-bulb thermometer
دماسنج تَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی دماسنج که در آن مخزن آب با یک فتیلۀ تَر پوشیده شده است و برای سنجش رطوبت، دمای تَر را اندازه میگیرد
-
soil thermometer, earth thermometer
دماسنج خاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی دماسنج برای اندازهگیری دمای خاک
-
dry-bulb thermometer
دماسنج خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یکی از دماسنجهای رطوبتسنج که مخزن آن بدون پوشش است و دمای هوا را نشان میدهد