کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دمار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تبار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] tabār هلاک؛ دمار.
-
کتاب مکاشفات یوحنا
دیکشنری فارسی به عربی
دمار کامل
-
مکاشفه
دیکشنری فارسی به عربی
دمار کامل
-
تخریب
دیکشنری فارسی به عربی
تهديم , دمار
-
kite tail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دم دمار از روزگارمان درآورد
-
fucked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دمار از روزگارمان درآورد
-
fuck up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دمار از روزگارمان درآورد
-
ویرانی
دیکشنری فارسی به عربی
تهديم , خراب , دمار
-
انهدام
دیکشنری فارسی به عربی
انقراض , تهديم , دمار
-
اتلا ف
دیکشنری فارسی به عربی
انقشاع , دمار , نفاية
-
هران
لغتنامه دهخدا
هران . [ هَِ ] (اِخ ) قلعه ای است به دمار از یمن . (منتهی الارب ). از دزهای دمار است در یمن . (معجم البلدان ).
-
دماری
لغتنامه دهخدا
دماری . [ دَ ] (ص نسبی ) منسوب به دمار. گوشت رگ و ریشه دار. (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به دمار شود.
-
تباهی
دیکشنری فارسی به عربی
انحطاط , خراب , دمار , غنائم , فساد
-
رستخیز برآوردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ. وَ دَ) (مص ل .) هلاک کردن ، دمار برآوردن .
-
perdition
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط، تباهی، مرگ روحانی، ضلالت، دمار، فنا