کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دلک آباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دلک آباد
لغتنامه دهخدا
دلک آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان براکوه بخش جغتای شهرستان سبزوار. آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه و زیره است . و راه فرعی شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
واژههای مشابه
-
دَلَک
لهجه و گویش تهرانی
ظرف سفالی ماست یا سرکه و شیره
-
دِلِک
لهجه و گویش بختیاری
delek تکیه، تکیهگاه belles be deleke ho>:بهتکیه او بگذارش> .
-
دلک وردی
لغتنامه دهخدا
دلک وردی . [ دِ ل َ وِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آواجیق بخش حومه ٔ شهرستان ماکو. با 200 تن سکنه واقع در 33/5هزارگزی جنوب باختری ماکو. آب آن از کوهستان و چشمه تأمین می شود محصول آن غلات است و راه ارابه رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
الک دلک
لغتنامه دهخدا
الک دلک .[ اَ ل َ دُ ل َ ] (اِ مرکب ) رجوع به الک دولک شود.
-
برم دلک
لغتنامه دهخدا
برم دلک . [ ب َ م ِ دِ ل َ ] (اِخ ) موضعی است تقریباً در دوفرسنگی مشرق شیراز در پایه ٔ کوهی که از قصر ابونصر بدانجا میروند. در دامنه ٔ آن کوه آب فراوان ودرختان بسیار است و در آنجا نیزاری بیشه مانند وجود دارد و در دامنه ٔ کوه حجاریهایی از قدیم بیادگار...
-
دُلُکْ کِرْدَ
لهجه و گویش گنابادی
dolouk kerda در گویش گنابادی یعنی بریدن ، برش دادن ، قیچی کردن ، دو تکه کردن ، نصفه کردن
-
دلک دادن
واژهنامه آزاد
(لری) هل دادن.
-
جستوجو در متن
-
گاه
لغتنامه دهخدا
گاه . (اِ) عصر. دوره . زمان : و از خلق نخست که را آفرید از گاه آدم تا این زمانه . (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).چنین تا بگاه سکندر رسیدز شاهان هر آنکس که آن تخت دید. فردوسی .باده ای چون گلاب روشن و تلخ مانده در خم ز گاه آدم باز. فرخی .هر شاعری به گاه امیری ب...