کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دلعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دلعة
لغتنامه دهخدا
دلعة. [ دُ ع َ ] (ع اِ) رگی است در نره . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از تاج ). || فنج ماده . (منتهی الارب ). قرن و عفلة و فتق زن . (از ذیل اقرب الموارد) (از تاج ). || رگی است سبز در ماده شتر بالای بظر در مجرای بول . (از اقرب الموارد) (از تاج ).
-
واژههای همآوا
-
دلاة
لغتنامه دهخدا
دلاة. [ دَ ] (ع اِ) دلو خرد یا عام است . (منتهی الارب ). دلوی است کوچک و خرد. (از اقرب الموارد). ج ، دَلّی ̍. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد)، دَلَوات . (اقرب الموارد).
-
دلاة
لغتنامه دهخدا
دلاة. [ دُ ](ع اِ) ج ِ دالی . (منتهی الارب ). رجوع به دالی شود.