کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دق کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دقِ دل ،()ی،() در آوردن
لهجه و گویش تهرانی
انتقام
-
واژههای همآوا
-
دغ کردن
لغتنامه دهخدا
دغ کردن . [ دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در زبان اطفال ، زدن . (یادداشت مرحوم دهخدا). دق کردن .
-
جستوجو در متن
-
plink
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراب کردن، صدای دق دق کردن، صدای دنگ دنگ کردن
-
plinked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انباشته شده، صدای دق دق کردن، صدای دنگ دنگ کردن
-
plinks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آب نبات، صدای دق دق کردن، صدای دنگ دنگ کردن
-
percussed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناراحت، دق کردن، اهسته زدن به
-
دقاقی
لغتنامه دهخدا
دقاقی . [ دَق ْ قا ] (حامص ) گازری . (ناظم الاطباء). و رجوع به دقاق شود.- دقاقی کردن ؛ کوفتن و دق کردن . (ناظم الاطباء).- || گازری کردن . (ناظم الاطباء).
-
سردل سبک کردن
لهجه و گویش تهرانی
دق دل در آوردن
-
percusses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شگفت زده می شود، دق کردن، اهسته زدن به
-
percussing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سر و صدا، دق کردن، اهسته زدن به
-
percuss
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سر و صدا، دق کردن، اهسته زدن به
-
ذوق مرگ
واژهنامه آزاد
(مَ) از شادی فوق العاده مردن؛ متضادِ از غصه دق کردن.
-
دغ کردن
لغتنامه دهخدا
دغ کردن . [ دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در زبان اطفال ، زدن . (یادداشت مرحوم دهخدا). دق کردن .
-
حفت
لغتنامه دهخدا
حفت . [ ح َ ] (ع مص ) هلاک کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || کوفت کردن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کوبیدن چیزی را. (منتهی الارب )(اقرب الموارد) (آنندراج ). || نازک کردن گردن چیزی : حفته حفتاً؛ دق ّ عنقه . (اقرب الموارد).