کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دفینۀ ریختهگری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دفینه
واژگان مترادف و متضاد
کنز، گنجینه، گنج
-
hoard
دفینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مجموعهای از اشیای ارزشمند که در زمین دفن شدهاند
-
دفینه
فرهنگ فارسی معین
(دَ نِ) [ ع . دفینة ] (اِ.) گنج یا پولی که در زمین دفن کرده باشند. ج . دفاین .
-
دفینه
لغتنامه دهخدا
دفینه . [ دَ ن َ / ن ِ ] (از ع ، اِ) دفینة. مالی که در زمین دفن کرده باشند. (غیاث ). ثقل . گنج . خزانه . (یادداشت مرحوم دهخدا). گنجینه . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به دفینة شود : مغفل ... گفت بیا تا از آن دفینه چیزی برگیریم . (کلیله و دمنه ).ای صورت...
-
دفینة
لغتنامه دهخدا
دفینة. [ دَ ن َ ] (ع ص ) پنهان . (منتهی الارب ). آنچه مدفون شود. (از اقرب الموارد). || امراءة دفینة؛ زن پنهان . (منتهی الارب ). زن پوشیده و مستور. (از اقرب الموارد). || درزیر خاک کرده . (دهار). مدفون . || (اِ) گنج . (منتهی الارب ). کنز. (اقرب الموارد...
-
دفینه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: دفینَة، جمع: دَفائِن] dafine ۱. پنهان.۲. (اسم) پول یا چیز دیگری که زیر خاک پنهان کرده باشند؛ گنج.
-
دفینه
دیکشنری فارسی به عربی
کنز
-
merchant's hoard
دفینۀ بازرگانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مجموعهای از اشیا با کاربردهای متفاوت که میتوان حدس زد به دست یک بازرگان درحالسفر با نیت دستیابی مجدد به آن دفن شده باشد
-
coin hoard
دفینۀ سکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مجموعهای از سکهها که یکجا دفن شدهاند
-
personal hoard
دفینۀ شخصی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مجموعهای از اشیای شخصی که در زمان ناآرامی یا آشوب برای حفاظت دفن شده است
-
hoard of loot
دفینۀ غارتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مجموعهای از اشیایی که در جریان یک شبیخون غارت شدهاند و بعد آن را دفن کردهاند
-
votive hoard
دفینۀ نذری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مجموعهای از اشیا، ازجمله مواد خوراکی، که با مقاصد آیینی بهعنوان نذر در زمین دفن شده است
-
weapon hoard
دفینه جنگافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مجموعهای از سلاحهای جنگی که یکجا دفن شدهاند
-
founder's hoard
دفینۀ ریختهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دفینهای شامل اشیای فلزی شکسته و ناهمگن و شمش و ضایعات ریختهگری و گاه اشیای کامل، همراه با ابزار ریختهگری مانند قالب و پتک و انبر و سندان