کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دفک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دفک
/dafak/
معنی
نشانۀ تیر؛ هدف.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دفک
لغتنامه دهخدا
دفک . [ دَ ف َ ] (ع اِ) هدف ، که نشانه ٔ تیر باشد. (برهان ) : هرگز ز روی دفتر و دف در مصاف عشق تیر امید کی چو شبان بر دفک زنیم .سنائی (از آنندراج ).
-
دفک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] dafak نشانۀ تیر؛ هدف.
-
دفک
واژهنامه آزاد
دفک دفک وسیله ای است که درمناطق جنوب کشوربویژه دربرخی ازشهرستان های استان کهکیلویه وبویراحمد ،شکارچیان برای شکارگبگ وتیهوودرمواردی نادرشکارسایرپرندگان ازآن استفاده می کنند.دفک ازپارچه ای نسبتا ضخیم به رنگ سفید که خال های گرد وسیاهی روی سطح آن کشیده ...
-
جستوجو در متن
-
غرض
لغتنامه دهخدا
غرض . [ غ َ رَ ] (ع مص ) تافتگی و اندوهناکی . به ستوه آمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ): غرضه منه ؛ ضجر منه و مل َّ. یقال : غرض بالمقام . (اقرب الموارد). تنگ دل شدن و ستوه شدن . (تاج المصادر بیهقی ). دلتنگ و ملول شدن . || شوق . آرزومند گردیدن . یقال :...