کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دفآی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دفآی
لغتنامه دهخدا
دفآی . [ دَف ْ ] (ع ص ) مؤنث دفآن ، یعنی زن جامه ٔ گرم پوشیده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || زن خیمه نشین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || مؤنث أدفاء است یعنی زنی که کاهلش بر سینه اش مشرف و خمیده باشد. (از اقرب الموارد). زن کوژپشت . (ناظ...
-
واژههای همآوا
-
دفئی
لغتنامه دهخدا
دفئی . [ دَ ف َ ئی ی ] (ع اِ) باران آخر بهار. (منتهی الارب ). باران که بعد از بهار و پیش از تابستان بارد. (از اقرب الموارد). و اول دفئی «نوء» جبهه است و آن منزل دهم از منازل قمر باشد و آخر آن «صرفه » است که منزل دوازدهم باشد. (از اقرب الموارد) (منتهی...
-
دفعی
لغتنامه دهخدا
دفعی . [ دَ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) ناگهانی . یکبارگی . در این زمان . فی الفور. فوراً. فی الحال . (ناظم الاطباء). مقابل تدریجی . غیرتدریجی . || بار دیگر. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
دفآء
لغتنامه دهخدا
دفآء. [ دَف ْ ] (ع ص ) زن جامه ٔ گرم پوشیده . (ناظم الاطباء). رجوع به دفآن و دفآی شود.
-
دفآن
لغتنامه دهخدا
دفآن . [ دَف ْ ] (ع ص ) رجل دفآن ؛ مرد جامه ٔ گرم پوشیده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و مؤنث آن دَفْآی است . (از اقرب الموارد).