کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دغمرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دغمرة
لغتنامه دهخدا
دغمرة. [ دَ م َ رَ ] (ع اِمص ) بدخوئی . (منتهی الارب ). شراست و بدی خلق و خوی : فی خلقه دغمرة؛در خوی او شر است و لؤم است . (از اقرب الموارد).
-
دغمرة
لغتنامه دهخدا
دغمرة. [ دَ م َ رَ ] (ع مص ) درآمیختن خلق . (از منتهی الارب ). || درآمیختن خبر بر کسی . (ناظم الاطباء). مخلوط و مشوش کردن خبر بر کسی . (از اقرب الموارد). || عیب . (منتهی الارب ). عیب کردن . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
درآمیختن
لغتنامه دهخدا
درآمیختن . [ دَ ت َ ](مص مرکب ) آمیختن . مخلوط شدن . ممزوج شدن . (یادداشت مرحوم دهخدا). التیاث . (از منتهی الارب ) : وزین شیوه سخنهایی برانگیخت که از جان پروری با جان درآمیخت . نظامی .اعتکار و تعاکر؛ با هم درآمیختن قوم در حرب . تداغش و دَغوَشَة؛ درآم...
-
بدخویی
لغتنامه دهخدا
بدخویی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) بدخوئی . بدخلقی . بدخیمی . زشت خویی . تندخویی . مقابل خوش خویی ، نیک خویی . (فرهنگ فارسی معین ). رذالت و سؤخلق . (ناظم الاطباء). جَحرَمَة. دَغَر. دَغمَرَة. شِنغیرَة. شِیاص . عَرارَة. عُرام . عَربَدَة. عَسَر. عَکض . عَید...