کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دعاءة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دعاءة
لغتنامه دهخدا
دعاءة. [ دَع ْ عا ءَ ] (ع ص ) زن بسیار دعا کننده . (از اقرب الموارد). و رجوع به دَعّاء شود. || (اِ) انگشت سبابه . (از اقرب الموارد). انگشت دعوت کننده . (دهار). انگشت لااله الااﷲ. (مهذب الاسماء). انگشت شهادت . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
واژههای مشابه
-
دُعَاءَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
خواندنش - طلب کردنش
-
واژههای همآوا
-
دعاعة
لغتنامه دهخدا
دعاعة. [ دُ ع َ ] (ع اِ) واحد دعاع . یکی از دعاع . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به دُعاع شود.
-
جستوجو در متن
-
دعاء
لغتنامه دهخدا
دعاء. [ دَع ْ عا ] (ع ص ) شخص بسیار دعاکننده ، و مؤنث آن دعاءة است . (از اقرب الموارد).
-
لااله الاا
لغتنامه دهخدا
لااله الاا. [ اِ لا هََ اِل ْ لَل ْ لاه ] (ع جمله ٔ اسمیه ) کلمه ٔ شهادت است ؛ یعنی نیست خدائی مگر خدای . خدائی جز خدای تعالی نیست : مگر معامله ٔ لااله الااﷲدرم خرید رسول اللهت کند ببها. خاقانی .تهلیل ، لااله الااﷲ گفتن . (تاج المصادر بیهقی ). هیللة؛...