کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دص
لغتنامه دهخدا
دص . [ دَص ص ] (ع مص ) خدمت کردن با رعایت آداب آن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دَض ّ. و رجوع به دض شود.
-
مسعودالضریر
لغتنامه دهخدا
مسعودالضریر. [ م َ دُض ْ ض َ ] (اِخ ) مکنی به ابوجهیر. از تابعیان و از اهالی بصره بود. رجوع به صفة الصفوة ج 3 ص 250 شود.
-
رایدالضحی
لغتنامه دهخدا
رایدالضحی .[ ی ِ دُض ْ ض ُ حا ] (ع اِ مرکب ) رائدالضحی . هنگام سر زدن و بلند شدن خورشید وگسترش روشنایی در خمس اول و آن آغاز روز است . (از اقرب الموارد). روشنایی قبل از ظهر. (ناظم الاطباء).