کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دشوار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
وضعیت دشوار
دیکشنری فارسی به عربی
مخلل
-
وضع دشوار
دیکشنری فارسی به عربی
معضلة
-
پرسش دشوار
دیکشنری فارسی به عربی
متکلف
-
مسأله دشوار
دیکشنری فارسی به عربی
أُحجِية
-
دشوار شد
دیکشنری فارسی به عربی
استفحل
-
سنگین و دشوار
فرهنگ گنجواژه
مُشکِل.
-
جستوجو در متن
-
برفنج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹ترفنج› [قدیمی] barfanj ۱. خشن.۲. دشوار.۳. راه باریک و دشوار.
-
وبیل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] vabil ویژگی کار سخت و دشوار؛ سخت؛ وخیم؛ دشوار.
-
slimness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دشوار
-
difficultly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دشوار است
-
dilemmatically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دشوار است
-
precreed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دشوار است
-
twigginess
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دشوار بودن
-
precures
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دشوار است
-
difficilitate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دشوار است