کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دشوارخوئی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دشوارخوئی
لغتنامه دهخدا
دشوارخوئی . [ دُش ْ ] (حامص مرکب ) بدصحبتی . بدخلقی . (یادداشت مرحوم دهخدا). طخوخ . عسق .(منتهی الارب ). و رجوع به دشوارخو و دشوارخوی شود.
-
جستوجو در متن
-
طخوخ
لغتنامه دهخدا
طخوخ . [ طُ ] (ع اِمص ) دشوارخوئی . بدصحبتی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
عسق
لغتنامه دهخدا
عسق . [ ع َ س َ ] (ع اِمص ) درپیچیدگی . (منتهی الارب ). اِلتواء. (اقرب الموارد). || دشوارخوئی و تنگ خوئی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). تنگ حوصلگی . (ناظم الاطباء). || (اِ) تاریکی اول شب . (منتهی الارب ). ظلمت و تاریکی ، به معنی غسق . (از اقرب ا...
-
دشوارخوی
لغتنامه دهخدا
دشوارخوی . [ دُش ْ ] (ص مرکب ) دشوارخو. بدخو. کج خلق . (از ناظم الاطباء). أضرّ. حنظاب . خَبس . خَبیس . شَکِس . طُرافش . عَزِق . عَسِق . عِصراد. عِصواد. عَفَنْقَس . عَقَنْفَس . قَسوس . قَنَوَّر. کَظّ. لَظّ. لَظلاظ. مَحکان . مُنعزق . و رجوع به دشوارخو...