کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دشنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دشنه
/dešne/
معنی
کارد برنده و نوکتیز که برای سر بریدن و زخم زدن به کار میرود؛ خنجر.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
چاقو، خنجر، شمشیر، کارد، نیزه
دیکشنری
bowie knife, dagger, dirk, poniard, stiletto
-
جستوجوی دقیق
-
دشنه
واژگان مترادف و متضاد
چاقو، خنجر، شمشیر، کارد، نیزه
-
دشنه
فرهنگ فارسی معین
(دَ یا دِ نِ) (اِ.) خنجر.
-
دشنه
لغتنامه دهخدا
دشنه . [ دَ / دِ ن َ / ن ِ ] (اِ) کارد بزرگ و مشمل . (از لغت فرس ). نوعی از خنجر است که بیشترمردم لار می دارند. (برهان ). خنجر. (غیاث ) (بحر الجواهر) (از دهار) (از منتهی الارب ). خنجری باشد که عیاران بر میان بندند. (صحاح الفرس ). کارد بزرگ چنانکه قصا...
-
دشنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: dašnak] dešne کارد برنده و نوکتیز که برای سر بریدن و زخم زدن به کار میرود؛ خنجر.
-
دشنه
دیکشنری فارسی به عربی
بصاق
-
واژههای مشابه
-
دِشنه،()یکدَم،()مستقیم
لهجه و گویش تهرانی
خنجر،خنجری که یک طرف آن تیز باشد،خنجر بدون انحنا
-
جستوجو در متن
-
stickers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برچسب ها، دشنه، کاغذ خود چسب، دشنه زن
-
sticker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استیکر، دشنه، کاغذ خود چسب، دشنه زن
-
خنجر
فرهنگ واژههای سره
دشنه
-
dirk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کج، خنجر، جنجر، دشنه، خنجر زدن، دشنه زدن
-
dirks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کثافت، خنجر، جنجر، دشنه، خنجر زدن، دشنه زدن
-
stilettos
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کتک زدن، دشنه، کارد
-
Bowie knife
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاقوی بوی، خنجر، دشنه