کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دشت طال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دشت بیاض
لغتنامه دهخدا
دشت بیاض .[ دَ ب َ / دَ ت ِ ب َ ] (اِخ ) قصبه ای است در خراسان ، که ولی دشت بیاضی شاعر از آنجاست . (از غیاث ) (آنندراج ). دهی از دهستان نیمبلوک بخش قاین شهرستان بیرجند. سکنه ٔ آن 1781 تن . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات و زعفران . (از فرهنگ جغرافیای...
-
دشت بیضا
لغتنامه دهخدا
دشت بیضا. [ دَ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سورمق بخش مرکزی شهرستان آباده . سکنه ٔ آن 680 تن . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، پنبه ، بادام و انگور. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
-
دشت بیل
لغتنامه دهخدا
دشت بیل . [ دَ ] (اِخ ) یکی از دهستان های دوگانه ٔ بخش اشنویه ٔ شهرستان ارومیه . آب مزروعی این دهستان از چشمه سارها و آب برف و باران تأمین می گردد. شغل عمده ٔ اهالی این منطقه کشاورزی و گله داری است و از 14 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل میشود. جمعیت آن در ...
-
دشت پاگرد
لغتنامه دهخدا
دشت پاگرد. [ دَ گ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان فلاور بخش لردگان شهرستان شهرکرد. سکنه ٔ آن 370 تن . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و برنج . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
-
دشت پیاز
لغتنامه دهخدا
دشت پیاز. [ دَ ] (اِخ ) در تداول عامه ٔ مردم در نواحی قاین ، جایی از نیم بلوک ، که آنرا دشت بیاض گویند. (یادداشت محمدِ پروین گنابادی ). رجوع به دشت بیاض شود.
-
دشت چنار
لغتنامه دهخدا
دشت چنار. [ دَ چ ِ ](اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز. سکنه ٔ آن 375 تن . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات وصیفی جات و چغندر. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
دشت حر
لغتنامه دهخدا
دشت حر. [ دَ ح ُ ] (اِخ ) نام دشتی است حاصلخیز در دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاه . این دشت در 25 هزارگزی جنوب شرقی ده شیخ واقع شده است و زارعین قرای انجیر لوسه ، سه تیان ، وانی سر، زیارت تمرمان ، برکش ، کانی دانیار، قلقله ، قجبر و گریشه در...
-
دشت خاک
لغتنامه دهخدا
دشت خاک . [ دَ ] (اِخ ) ده مرکز دهستان دشت خاک بخش زرند شهرستان کرمان . سکنه ٔ آن 400 تن . آب آن از چشمه و قنات . محصول آنجا غلات و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
دشت خاک
لغتنامه دهخدا
دشت خاک . [ دَ ](اِخ ) یکی از دهستان های بخش زرند شهرستان کرمان . این دهستان کوهستانی است و هوای آن سردسیر، آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. دهستان دشت خاک از 25 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 920 تن است . مرکز دهستان قریه ٔ دشت خاک...
-
دشت خاوران
لغتنامه دهخدا
دشت خاوران . [ دَ ت ِ وَ ] (اِخ ) ولایتی است معروف از خراسان و از این جاست رونه و مهنه و نسا و ابیورد و دره گز. (از آنندراج ). رجوع به خاوران شود.
-
دشت دال
لغتنامه دهخدا
دشت دال . [ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان و بخش سیمکان شهرستان جهرم . سکنه ٔ آن 172 تن . آب آن از رودخانه ٔ قره آغاج . محصول آنجا غلات ، خرما، مرکبات و برنج . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
دشت ده
لغتنامه دهخدا
دشت ده . [ دَ دِه ْ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان صوغان بخش بافت شهرستان سیرجان . سکنه ٔ آن 200 تن . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
دشت رئیس
لغتنامه دهخدا
دشت رئیس . [ دَ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان سرچهان بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده . سکنه ٔ آن 95 تن . آب آن از قنات و محصول آنجاغلات و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
دشت رز
لغتنامه دهخدا
دشت رز. [ دَ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بویراحمدی سرحدی بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان . سکنه 200 تن . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات ، میوه ، پشم و لبنیات . ساکنان این ده از طایفه ٔ بویراحمد تامرادی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
دشت رزم
لغتنامه دهخدا
دشت رزم . [ دَ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان جاوید بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون . سکنه ٔ آن 129 تن . آب آن از رودخانه ٔ فهلیان . محصول آنجا غلات و برنج است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).