کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دس دینا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دَس پَنجَه
لهجه و گویش بختیاری
das-panja کدبانوگرى، هنر خانهدارى.
-
دس تنگ
لهجه و گویش بختیاری
das-tang تنگدست، تهیدست.
-
دس دادن
لهجه و گویش بختیاری
das dâdan 1. دست دادن؛ 2. وصال دادن محصولاتکشاورزى.
-
دَس دامُون
لهجه و گویش بختیاری
das-dâmun دستِ پایین، دستِ کم.
-
دَس مَلَّه
لهجه و گویش بختیاری
das-malla دستِ شنا، شنا کردنdas-malla nâra>:دستِ شنا ندارد، نمىتواند شنا کند> .
-
دَس نُماز
لهجه و گویش بختیاری
das-nomâz دست نماز، وضو.
-
دس داد
واژهنامه آزاد
(گنابادی) دَسْ دادَ؛ آشتی کردن، صلح کردن، معامله کردن، کنار آمدن، همدستی، تبانی کردن
-
پی تی دس
لغتنامه دهخدا
پی تی دس . [ دِ ] (اِخ ) نام مردی معاصر اشک هفتم ، پادشاه اشکانی . رجوع به ایران باستان ج 3 ص 2243 شود.
-
بَن به دَس
لهجه و گویش بختیاری
ban be das بند به دست (نام نوعى بازى).
-
دَس به اُوو
لهجه و گویش بختیاری
das be ow دست به آب، مستراح، ادرار داشتن.
-
دَس بِه زُور
لهجه و گویش بختیاری
as-be-zur کسى را به زور بهکارى واداشتن.
-
دَس به گردِن
لهجه و گویش بختیاری
das-be-garden دست به گردن، همآغوش.
-
دس به یَخّه
لهجه و گویش بختیاری
das-be-yaxxa دست به یقه، گلاویز.
-
دَس دامُون گرفتن
لهجه و گویش بختیاری
das-dâmun gereftan چیزى را دستکم گرفتن، ناچیز شمردن.
-
دس درازى کِردن
لهجه و گویش بختیاری
das-derâzi kerdan دست درازى کردن، به مالِ دیگران تجاوزکردن.