کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دسمالة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دسمالة
لغتنامه دهخدا
دسمالة. [ دَ ل َ ] (معرب ، اِ مرکب ) معرب دستمال . (از دزی ج 1 ص 442). و رجوع به دستمال شود.
-
واژههای مشابه
-
دو دِسماله
لهجه و گویش بختیاری
do desmâla دو دستماله، نام نوعى رقص یک نفره.
-
رقس دو دِسماله
لهجه و گویش بختیاری
raqs-e do - desmâla رقصِ دو دستماله، نوعى رقص تک نفره که با دو دستمال در دستان انجاممىگیرد.
-
جستوجو در متن
-
دستمال
لغتنامه دهخدا
دستمال . [ دَ] (ن مف مرکب ، اِ مرکب ) دست مالیده . مالیده شده به دست . مالیده به دست . هرچه به دست مالند. (شرفنامه ). با دست مالیده شده . مالیده ٔ دست . ملموس دست : همه تن چشم و سوی تو نگران کعبتین وار دستمال توایم . خاقانی .منم که همچو کمان دستمال ت...