کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دستۀ نامنظم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دسته جمعی
فرهنگ واژههای سره
گروه
-
هاون دسته
لغتنامه دهخدا
هاون دسته . [ وَ دَت َ / ت ِ ] (اِ مرکب ) ابزاری از سنگ و یا فلز و یا چوب که بدان در هاون چیزی را کوبند. (ناظم الاطباء).
-
sul tasto (it.), sulla tasteria (it.)
بَر ِ دسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستور یا شیوهای در نواختن سازهای زهی با حرکت کمانه در نزدیکی یا بر روی رودسته
-
batch
دسته 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] چند برنامه یا فرمان که بهصورت یک گروه پردازش شود
-
block
دسته 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] بخشی از مولکول بسپار که از شمار زیادی تکپار تشکیل شده است و آرایش فضایی یا ساختاری آن دستکم از یک جنبه با بخش مجاور تفاوت دارد
-
grip 3
دسته 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بخشی از کمان که با دستِ ستون آن را میگیرند
-
neck
دسته 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] 1. قسمتی از ساختمان بربطها و سازهای کمانهای که تغییر طول زههای مرتعش بر آن انجام میشود و معمولاً ساز را بهکمک آن نگه میدارند 2. بخشی از ساختمان چنگها که گوشیها بر روی آن قرار دارند
-
platoon 1
دسته 5
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] یگانی نظامی و زیرمجموعۀ گروهان که معمولاً از دو یا چند گروه یا رسد تشکیل میشود
-
section 5
دسته 7
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گروهی از سازهای همسان در یک ارکستر
-
stem 1
دسته 8
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] خط قائمی که به سرِ نُت وصل میشود و یکی از عوامل نشاندهندۀ دیرند نغمه است
-
tactic block
دستۀ آرایشمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] دستهای در ساختار شیمیایی بسپارها که بهصورت یک واحد تکرارشوندۀ دارای پیکربندی در یک توالی آرایشمند قرار دارد
-
bunching/ bunch, prebunch
دستهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جمع کردن درختان یا بینهها در دستههای کوچک برای حملونقل
-
categorization
دستهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] قرار دادن واحدهای اقامتی، مانند مهمانخانهها و راهسراها و مهمانپذیرها و مهمانکدهها، در گروههای مختلف بر مبنای تنوع امکانات و تسهیلاتی که عرضه میکنند
-
connecting rod 1, con-rod
دستهپیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] بازویی رابط بین پیستون و میللنگ که حرکت رفتوبرگشت پیستون را به حرکت چرخشی میللنگ تبدیل میکند متـ . شاتون
-
joint set
دستهدرزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گروهی از درزههای کموبیش موازی