کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دستگرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دستگرد
لغتنامه دهخدا
دستگرد. [ دَ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گندمان بروجن شهرستان شهرکرد. واقع در 32هزارگزی باختر بروجن و 4هزارگزی راه شلمزار به بروجن با 644 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن فرعی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
-
دستگرد
لغتنامه دهخدا
دستگرد. [ دَ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش خوسف شهرستان بیرجند. واقع در 12هزارگزی شمال باختری خوسف و سر راه شوسه ٔ خوسف به طبس . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
دستگرد
لغتنامه دهخدا
دستگرد. [ دَ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مؤمن آباد بخش درمیان شهرستان بیرجند. واقع در 80هزارگزی جنوب درمیان و سر راه شوسه ٔ بیرجند به سهل آباد، با 130 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
دستگرد
لغتنامه دهخدا
دستگرد. [ دَ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند. واقع در 36هزارگزی جنوب خاوری بیرجند و 3هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ عمومی زاهدان ، با 193 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
دستگرد
لغتنامه دهخدا
دستگرد. [ دَ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بام بخش صفی آباد شهرستان سبزوار. واقع در32هزارگزی شمال باختری صفی آباد و 2هزارگزی جنوب راه مالرو عمومی ، با 685 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
دستگرد
لغتنامه دهخدا
دستگرد. [ دَ گ ِ ] (اِخ ) قصبه ای است از دهستان برزرود بخش حومه شهرستان اصفهان . واقع در 7هزارگزی جنوب باختری اصفهان و متصل به راه لنجان به اصفهان ، با 3801 تن سکنه . آب آن از چاه و زاینده رود و راه آن شوسه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
-
دستگرد
لغتنامه دهخدا
دستگرد. [ دَ گ ِ] (اِخ ) دهی است از دهستان بنت بخش نیکشهر شهرستان چاه بهار. واقع در 85هزارگزی باختر نیکشهر و کنار راه مالرو بنت برمشک ، با 200 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
دستگرد
لغتنامه دهخدا
دستگرد. [ دَ گ ِ] (اِخ ) دهی است از دهستان موگوئی بخش آخوره شهرستان فریدن . واقع در 50هزارگزی باختر آخوره متصل به راه عمومی کوهستانی ، با 144 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
-
دستگرد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: dastkart] ‹دستجرد› [قدیمی] dastgerd ۱. قریه.۲. زمین و ملک زراعتی.۳. ‹دسکره› بنایی کوشکمانند که بر گرد خانهها باشد.
-
واژههای مشابه
-
دستگرد غداده(گداده) یا دستگرد دزدها
واژهنامه آزاد
نام روستائی در منطقه ماربین نزدک به روستای کهندژ از توابع خمینی شهر که در سر شماری قبل انقلاب جمعیت 3500 نفر بوده ولی اکنون جمعیت آن زیاد و حدود 12000 نفر است اگر چه در اواخر قاجار منطقه نا امنی بوده و مرکز دزد و گدا بوده اکنون مردمی فعال و کوشا با س...
-
جستوجو در متن
-
تسبیح
فرهنگ واژههای سره
دستگرد
-
دستجرد
فرهنگ واژههای سره
دستگرد
-
دستجرد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از فارسی: دستگرد] [قدیمی] dastjerd = دستگرد
-
دساکر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ دَسکَرَة] [قدیمی] dasāker =دستگرد