کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دستگاه ورآوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دستگاه خودکار
دیکشنری فارسی به عربی
آلي , انسان آلي
-
دستگاه تلگراف
دیکشنری فارسی به عربی
برقية
-
دستگاه پرس
دیکشنری فارسی به عربی
صحافة , عصارة
-
دستگاه اهرمی
دیکشنری فارسی به عربی
قوت الرفع
-
دستگاه تقطیر
دیکشنری فارسی به عربی
ما زال
-
دستگاه اجرایی
دیکشنری فارسی به عربی
الجهاز التنفيذي
-
دستگاه دولتی
دیکشنری فارسی به عربی
الجهاز الحکومي
-
دوکون دستگاه
لهجه و گویش تهرانی
کسب و کار
-
دستگاه تهویه
واژهنامه آزاد
هواساز.
-
متصدی دستگاه ضبط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ← متصدی دستگاه ضبط صدا
-
tape recorder operator, sound recordist 2
متصدی دستگاه ضبط صدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فردی که مسئول دستگاه ضبط صدا در صحنه است متـ . متصدی دستگاه ضبط
-
فرود با دستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ← سامانۀ فرود با دستگاه
-
Instrument Landing System, ILS 2
سامانۀ فرود با دستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سامانهای که خلبان با استفاده از آن هواپیما را در امتداد باند قرار میدهد و با زاویۀ فرود مشخصی ارتفاع آن را به سمت باند کم میکند متـ . فرود با دستگاه
-
پایۀ دستگاه اعداد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← پایۀ دستگاه شمار
-
base of a number system
پایۀ دستگاه شمار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در یک دستگاه شمار، عددی طبیعی و بزرگتر از یک که هر عدد طبیعی برحسب توانهای آن با ضرایب صحیح نامنفی نوشته میشود متـ . پایۀ دستگاه اعداد