کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دستپاچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دستپاچه
مترادف و متضاد
سراسیمه، شتابزده، عجول، هراسان، هولکی
دیکشنری
nervous, panicky
-
جستوجوی دقیق
-
دستپاچه
واژگان مترادف و متضاد
سراسیمه، شتابزده، عجول، هراسان، هولکی
-
دستپاچه
لغتنامه دهخدا
دستپاچه . [ دَ چ َ / چ ِ ] (ص مرکب ) عجول . (ناظم الاطباء). تند. عَجِل . عَجلان . شتابزده . شتابان در کاری . أعجل . (یادداشت مرحوم دهخدا).- امثال : آدم دستپاچه کار را دو بار می کند . لعنت به کار دستپاچه ؛ تعست العجلة. || پریشان خاطر. سرگشته . مضطر...
-
دستپاچه
دیکشنری فارسی به عربی
عصبي
-
واژههای مشابه
-
دستپاچه، دستپاچه شدن
لهجه و گویش تهرانی
مضطرب و سراسیمه شدن
-
دستپاچه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حيرة
-
دستپاچه کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أذْهَلَ
-
دستپاچه شدن
دیکشنری فارسی به عربی
اِرتباک
-
واژههای همآوا
-
دست پاچه
فرهنگ فارسی معین
( ~. چِ یا چَ) (ص مر.) عجول ، شتابزده .
-
دست پاچه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عامیانه، مجاز] dastpāče ۱. شتابزده و مضطرب.۲. کسی که بخواهد با هول و شتاب کاری انجام بدهد.
-
جستوجو در متن
-
handspec
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستپاچه
-
snapout
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستپاچه
-
Saxifraga aizoides
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساکسیفراگا دستپاچه می شود