کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دسته خر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
section 5
دسته 7
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گروهی از سازهای همسان در یک ارکستر
-
stem 1
دسته 8
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] خط قائمی که به سرِ نُت وصل میشود و یکی از عوامل نشاندهندۀ دیرند نغمه است
-
tactic block
دستۀ آرایشمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] دستهای در ساختار شیمیایی بسپارها که بهصورت یک واحد تکرارشوندۀ دارای پیکربندی در یک توالی آرایشمند قرار دارد
-
bunching/ bunch, prebunch
دستهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جمع کردن درختان یا بینهها در دستههای کوچک برای حملونقل
-
categorization
دستهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] قرار دادن واحدهای اقامتی، مانند مهمانخانهها و راهسراها و مهمانپذیرها و مهمانکدهها، در گروههای مختلف بر مبنای تنوع امکانات و تسهیلاتی که عرضه میکنند
-
connecting rod 1, con-rod
دستهپیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] بازویی رابط بین پیستون و میللنگ که حرکت رفتوبرگشت پیستون را به حرکت چرخشی میللنگ تبدیل میکند متـ . شاتون
-
joint set
دستهدرزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گروهی از درزههای کموبیش موازی
-
turn signal lever
دستهراهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دستهای در سمت چپ فرمان که برای روشن کردن چراغ راهنما از آن استفاده میکنند
-
tiller, rudder tiller, helm 1, wheel
دستهسکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] اهرم یا بازو یا فرمانی که از آن برای حرکت دادن تیغۀ سکان استفاده میکنند
-
control stick
دستهفرمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] اهرمی که خلبان بهکمک آن شهپرها و سکان افقی را به حرکت درمیآورد
-
power lever, throttle, thrust lever
دستهگاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] اهرمی در اتاقک خلبان که با آن میتوان دور یا توان موتور را تغییر داد
-
regular block
دستۀ منظم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] دستهای در ساختار شیمیایی بسپارها که تنها با یک نوع تکپار در یک توالی آرایشمند قرار دارد
-
irregular block
دستۀ نامنظم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] دستهای در ساختار شیمیایی بسپارها که بهصورت یک واحد تکرارشوندۀ ساختاری در یک توالی آرایشمند قرار ندارد
-
sul tasto extreme, extreme sul tasto
بیخِ دسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستور یا شیوهای در نواختن سازهای زهیِ زخمهای و کمانهای برای حرکت کمانه در نزدیکترین فاصلۀ ممکن به رودسته
-
دسته فراش
فرهنگ فارسی معین
( ~. فَ) [ فا - ع . ] (اِمر.) جاروب بلند دسته دار.