کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دستهپیستون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
piston skirt,piston body
بدنۀ پیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] بخشی از سطح خارجی پیستون که در پایین رینگها قرار دارد
-
piston seizure
پیستونچسبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] توقف ناگهانی موتور بهدلیل چسبیدن پیستون به دیوارۀ سیلندر براثر حرارت بسیار بالا یا روانکاری ناکافی
-
articulated piston
پیستون دوتکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] پیستونی که تاج و بدنۀ آن از دو جنس مختلف است و با انگشتی پیستون به هم متصل میشوند
-
collapsed piston
پیستون ساییده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] پیستونی که قطر بدنۀ آن براثر گرما و نیروهای وارد بر آن کاهش یافته باشد
-
flat-top piston
پیستون سرتخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] پیستونی که تاج آن مسطح است
-
pent-crown piston
پیستون سرکج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] پیستونی که برای بهبود جریان مخلوط سوخت و هوا و افزایش تراکم موتور تاج آن شیبدار ساخته میشود
-
charging piston
پیستون کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] در موتورهای دوزمانه، پیستون دومی که به فشرده کردن مخلوط سوخت و هوا پیش از ورود به سیلندر اصلی کمک میکند
-
piston slap,piston rocking
پیستونلرزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] لرزش پیستون در داخل سیلندر که ناشی از خلاصی بیشازحد پیستون است
-
حلقۀ پیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] ← رینگ پیستون
-
piston clearance, piston play
خلاصی پیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] فاصلۀ بین پیستون و دیوارۀ داخلی سیلندر
-
piston pin,wrist pin, gudgeon pin
انگشتی پیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] قطعۀ فولادی استوانهای توپُر یا توخالی که پیستون را به سر کوچک دستهپیستون وصل میکند
-
کمان دسته
لغتنامه دهخدا
کمان دسته . [ ک َ دَ ت َ / ت ِ ] (اِ مرکب ) دسته ٔ کمان . قبضه ٔ کمان : بر آهن ز چوب و سرو کرده کارکمان دسته و گوشه عاجین نگار.اسدی .
-
platoon sergeant
گروهبان دسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] درجهداری ارشد در نیروی زمینی که جایگاهی بالاتر از گروهبان یکم و پایینتر از استوار یکم دارد
-
دسته جمعی
فرهنگ واژههای سره
گروه
-
هاون دسته
لغتنامه دهخدا
هاون دسته . [ وَ دَت َ / ت ِ ] (اِ مرکب ) ابزاری از سنگ و یا فلز و یا چوب که بدان در هاون چیزی را کوبند. (ناظم الاطباء).