کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دستغاله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دستغاله
/dastqāle/
معنی
= داسگاله
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
billhook
-
جستوجوی دقیق
-
دستغاله
فرهنگ فارسی معین
( ~ . لِ) (اِ.) نک داسکاله .
-
دستغاله
لغتنامه دهخدا
دستغاله . [ دَ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) دسغاله (در لهجه ٔ قزوین ). آلتی آهنین تیز خمیده با دسته ٔ چوبی علف بریدن را. علف چین . آلت علف چینی . (یادداشت مرحوم دهخدا). دستره . علف بر. داس . دستقاله . (ناظم الاطباء).
-
دستغاله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dastqāle = داسگاله
-
واژههای همآوا
-
دستقاله
لغتنامه دهخدا
دستقاله . [ دَ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) داس دروگری . دستکاله . (ناظم الاطباء). و رجوع به دستغاله شود.
-
دستقاله
واژهنامه آزاد
داس ابزار درو
-
جستوجو در متن
-
دستقاله
لغتنامه دهخدا
دستقاله . [ دَ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) داس دروگری . دستکاله . (ناظم الاطباء). و رجوع به دستغاله شود.
-
دستکاله
لغتنامه دهخدا
دستکاله . [ دَ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) داس . (آنندراج ). دستغاله . علف بر. داس دروگری . (ناظم الاطباء).
-
منگال
لغتنامه دهخدا
منگال . [ م َ ] (اِ) داس . دستغاله : به دور راهت نمی دهند منگالت را که نمیگیرند. (امثال و حکم دهخدا ج 1 ص 402).
-
غاله
لغتنامه دهخدا
غاله . [ ل َ / ل ِ ] (پسوند) مزید مؤخر و علامت تصغیر باشدمانند گاله ، در کلمات ذیل : داس غاله . بزغاله . درغاله (مخفف دره غاله ). جزغاله . کنغاله . چغاله . دستغاله .