کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دستانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
slide 2
دستانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] وسیلهای برای برخی شیوههای نوازندگی گیتار که با لغزاندن آن بر روی سیمها، پردهگیری صورت میگیرد
-
دستانه
لغتنامه دهخدا
دستانه . [ دَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) دست برنجن . النگو. (یادداشت مرحوم دهخدا). || موزه ٔ دست . (آنندراج ). دستکش . (ناظم الاطباء). چیزی است از پوست یا پشم که بجهت دفع اذیت سرما به دست پوشند.(لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). قولچاق . || چیزی است از پارچه...
-
واژههای مشابه
-
خام دستانه
دیکشنری فارسی به عربی
بشکل اخرق
-
slide guitar
گیتار دستانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← گیتار هاوایی
-
pre-emptive attack
تَک پیشدستانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] حمله به دشمن براساس شواهد مسلم مبنیبر حملۀ قریبالوقوع نیروهای او
-
preemptive strike
حملۀ پیشدستانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تهاجم برای انهدام سلاحهای یک کشور
-
preemptive action
اقدام پیشدستانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← پیشدستی
-
جستوجو در متن
-
بشکل اخرق
دیکشنری عربی به فارسی
ناشيانه , خام دستانه , شلخته وار
-
clumsily
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست و پا چلفتی، ناشیانه، خام دستانه، شلخته وار
-
Hawaiian guitar, steel guitar, bottleneck guitar
گیتار هاوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی گیتار که در آن با لغزاندن میلهای فولادی بر روی صفحۀ انگشتگذاری ساز، نغمات مختلف حاصل میشود متـ . گیتار دستانهای slide guitar
-
نگاف
لغتنامه دهخدا
نگاف . [ ن ِ ] (اِ) دستکش و دستانه . (ناظم الاطباء). نکاب . نکاپ . رجوع به نکاب شود.
-
preemption
پیشدستی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] اقدام یا حملۀ یک کنشگر به قصد از بین بردن امکان حملۀ قریبالوقوع طرف مقابل متـ . اقدام پیشدستانه preemptive action
-
دستوان
لغتنامه دهخدا
دستوان . [ دَس ْت ْ ] (اِ مرکب ) دستبان . ساعدبند. ساعدی آهنین که روز جنگ دردست کنند. دستانه . دستوانه . رجوع به دستوانه شود.