کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
در و نسل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
در و نسل
لغتنامه دهخدا
در و نسل . [ دَرْ رُ ن َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در این مورد به دال مهمله و در مثنوی نیکلسن «ذر و نسل » به ذال معجمه آمده و در همه ٔ این موارد معنی بچه و فرزند می دهد و مرادف است با تعبیر «زاد و ولد» و «زه و زای » و «زاد و رود». و در عربی به معنی ش...
-
واژههای مشابه
-
دَر
لهجه و گویش تهرانی
بیرون:دَدَر، ددری/در رفتن، در بردن، در کردن، اسم در کردن
-
دُر
لهجه و گویش تهرانی
مروارید درشت
-
دَر
لهجه و گویش بختیاری
dar در.
-
دَرَ
لهجه و گویش بختیاری
dara درّه.
-
دَرَ
لهجه و گویش بختیاری
da:ra ساطور.
-
دِرّ
لهجه و گویش بختیاری
err دوندگى، تلاش بسیار.
-
door to door
در تا در
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شیوۀ ارسال کالا از نشانی فرستنده به نشانی گیرنده
-
کوه در
لغتنامه دهخدا
کوه در. [ دَ ] (نف مرکب ) آنکه یا آنچه کوه رابدرد. کوه شکاف . (از فرهنگ فارسی معین ) : نوک سنان کوه در سینه دوز اواز بازوی سپهر کمانکش سپر گشاد.(جوامعالحکایات از فرهنگ فارسی معین ).
-
در آخر
فرهنگ واژههای سره
در پایان
-
در باب
فرهنگ واژههای سره
درباره، در این باره
-
در جمع
فرهنگ واژههای سره
در کنار
-
در حالیکه
فرهنگ واژههای سره
درهمان هنگام، زمانیکه
-
در حقیقت
فرهنگ واژههای سره
براستی، به راست