کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دریچۀ مصنوعی قلب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
sunroof, sunshine roof
دریچۀ سقف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] صفحهای اغلب فلزی یا از مادهای غیرشفاف در سقف خودرو که میتوان آن را بهصورت کشوی یا لولایی باز و بسته کرد و برای نورگیری یا تهویۀ هوای بیشتر از آن استفاده میکنند
-
cylinder port
دریچۀ سیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] هریک از سوراخهای موجود در سرسیلندر برای ورود مخلوط هوا و سوخت و خروج گازهای حاصل از احتراق
-
valvotomy
دریچهشکافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] برش دریچه با عمل جراحی
-
watertight hatch
دریچۀ ضدِآب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دریچهای که با داشتن زهوار و درزگیر ضدِآب است
-
migration aperture
دریچۀ کوچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] گسترهای مکانی که از دادههای لرزهای آن در کوچ استفاده میشود
-
escape hatch
دریچۀ گریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] دریچۀ خروج معمولاً کوچک برای فرار خدمۀ ناو از محوطههای بسته در هنگام انسداد مسیر اصلی رفتوآمد
-
intake port, inlet port
دریچۀ هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دریچهای در سرسیلندر که هوا را از چندراهۀ هوا به ورودی سیلندرها هدایت میکند
-
دریچه متحرک
دیکشنری فارسی به عربی
جسر متحرک
-
دریچه گذاشتن
دیکشنری فارسی به عربی
غطاء
-
دریچه تخلیه
دیکشنری فارسی به عربی
حوض
-
windowed cast
گچ دریچهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] گچی که دریچهای از آن برداشته شود تا محل زخم یا جراحی دیده شود
-
exhaust gas recirculation valve
دریچۀ برگشت دود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دریچهای که برگشت دود را به جریان ورودی مخلوط هوا و سوخت امکانپذیر میسازد
-
sunroof top
دریچۀ سقف جمعشو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دریچۀ سقف برزنتی که قابلیت جمع شدن دارد
-
exhaust heat control valve, manifold control valve, MCV
دریچۀ گرمکن هوای ورودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دریچهای که بخشی از دود حاصل از احتراق را برای گرم کردن مخلوط سوخت و هوا به اطراف چندراهۀ هوا هدایت میکند و با دماپا یا خلأ ناشی از جریان یا رایانه تنظیمپذیر است
-
sunroof aperture panel
سینی دریچۀ سقف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] سینیای که ریلهای هادی دریچۀ سقف را در خود جای میدهد