کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دریچه گذاشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
migration aperture
دریچۀ کوچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] گسترهای مکانی که از دادههای لرزهای آن در کوچ استفاده میشود
-
escape hatch
دریچۀ گریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] دریچۀ خروج معمولاً کوچک برای فرار خدمۀ ناو از محوطههای بسته در هنگام انسداد مسیر اصلی رفتوآمد
-
semilunar valve
دریچۀ هلالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] هریک از دو دریچۀ واقع در مبدأ آئورت و سرخرگ ریوی در قلب
-
intake port, inlet port
دریچۀ هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دریچهای در سرسیلندر که هوا را از چندراهۀ هوا به ورودی سیلندرها هدایت میکند
-
دریچه متحرک
دیکشنری فارسی به عربی
جسر متحرک
-
دریچه تخلیه
دیکشنری فارسی به عربی
حوض
-
windowed cast
گچ دریچهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] گچی که دریچهای از آن برداشته شود تا محل زخم یا جراحی دیده شود
-
exhaust gas recirculation valve
دریچۀ برگشت دود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دریچهای که برگشت دود را به جریان ورودی مخلوط هوا و سوخت امکانپذیر میسازد
-
bioprosthetic valve
دریچۀ زیستساختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] نوعی دریچۀ برسازهای قلب که از بافتهای زیستی، بهویژه بافتهای خوک، ساخته میشود
-
sunroof top
دریچۀ سقف جمعشو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دریچۀ سقف برزنتی که قابلیت جمع شدن دارد
-
tilting-disk valve
دریچۀ صفحهرقصان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] نوعی دریچۀ برسازهای که یک صفحۀ گرد در آن نیمهآزاد حرکت میکند و باعث جریان یافتن خون در بین حفرههای قلب میشود
-
exhaust heat control valve, manifold control valve, MCV
دریچۀ گرمکن هوای ورودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دریچهای که بخشی از دود حاصل از احتراق را برای گرم کردن مخلوط سوخت و هوا به اطراف چندراهۀ هوا هدایت میکند و با دماپا یا خلأ ناشی از جریان یا رایانه تنظیمپذیر است
-
caged-ball valve
دریچۀ گویوقفس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] دریچهای با یک گوی متحرک که درون یک قفس فلزی قرار دارد و باعث جریان یافتن خون در بین حفرههای قلب میشود
-
artificial cardiac valve
دریچۀ مصنوعی قلب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] بافت طبیعی یا قطعۀ مصنوعی که جانشین دریچۀ قلب میشود
-
homograft valve
دریچۀ همپیوندینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] دریچهای که خاستگاه انسانی دارد و به قلب گیرنده پیوند زده میشود