کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دریای شرقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دریای شرقی
لغتنامه دهخدا
دریای شرقی . [ دَرْ ی ِ ش َ ] (اِخ ) دریای چین شرقی . (از دائرةالمعارف فارسی ). رجوع به دریای چین شود.
-
واژههای مشابه
-
دریای عمان
فرهنگ واژههای سره
دریای مکران
-
high seas
دریای آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مناطق دریایی خارج از حاکمیت دریایی کشوری خاص
-
archipelago 1
دریای پُرجزیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] دریایی که جزایر زیادی در آن واقع است
-
territorial sea
دریای سرزمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] منطقهای از دریا که معمولاً از خط پایه شروع میشود و تا حداکثر 16 کیلومتر به سمت دریای آزاد امتداد مییابد؛ دولت ساحلی بر آب و بستر و زیربستر و فضای بالای این منطقه حاکمیت کامل دارد متـ . آبهای سرزمینی territorial waters
-
دریای آبسکون
لغتنامه دهخدا
دریای آبسکون . [ دَرْ ی ِ ب َ / ب ِ ] (اِخ ) دریای خزر. دریاچه ٔ خزر. بحر خزر. بحیره ٔ جرجانیه . دریای گرگان . رجوع به خزر و آبسکون در ردیفهای خود شود.
-
دریای آبی
لغتنامه دهخدا
دریای آبی . [ دَرْ ی ِ ] (اِخ ) بحر ازرق . دریای آسمانی . یکی از دو شعبه که رود نیل را تشکیل میدهد.
-
دریای آتلانتیک
لغتنامه دهخدا
دریای آتلانتیک . [ دَرْ ی ِ ] (اِخ ) اقیانوس اطلس . رجوع به اطلس و دریای محیط در ردیفهای خود شود.
-
دریای آرال
لغتنامه دهخدا
دریای آرال . [ دَرْ ی ِ ] (اِخ ) دریاچه ٔ بزرگی است در آسیا در ترکستان غربی به مساحت 66 هزار کیلومتر مربع واقع در اتحاد جماهیر شوروی در جمهوری قزاقستان . و رودهای سیحون و جیحون به آن میریزد عمقش به 68 متر میرسد و ده درصد نمک دارد. دریاچه ٔ خوارزم . ب...
-
دریای آزف
لغتنامه دهخدا
دریای آزف . [ دَرْ ی ِ زُ ] (اِخ ) دریائی است بوسعت حدود 38 هزار کیلومتر مربع از شاخه های شمالی دریای سیاه که بوسیله ٔ تنگه ٔ کِرچ با این دریا مرتبط است . رودهای دون و کوبان به آن میریزند. (از دائرةالمعارف فارسی ).
-
دریای آزوو
لغتنامه دهخدا
دریای آزوو. [ دَرْ ی ِ ] (اِخ ) دریای آزف . (از تاریخ ایران باستان ج 1 ص 582). رجوع به دریای آزف در ردیف خود شود.
-
دریای آسمانی
لغتنامه دهخدا
دریای آسمانی . [ دَرْ ی ِ س ْ / س ِ ] (اِخ ) بحر ازرق . دریای آبی . یکی از دو شعبه ای که رود نیل را تشکیل میدهد.
-
دریای آمویه
لغتنامه دهخدا
دریای آمویه . [ دَرْ ی ِ ی َ ] (اِخ ) آمودریا. رود جیحون . رجوع به آمودریا و آمویه (رود) در ردیفهای خود شود.
-
دریای ابیض
لغتنامه دهخدا
دریای ابیض . [ دَرْ ی ِ اَب ْ ی َ ] (اِخ ) دریای سفید. بحر ابیض . بحر روم . دریای مدیترانه . رجوع به بحرالابیض ذیل بحر و ابیض و دریای مدیترانه در ردیفهای خود شود.