کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
درگاه شیخان
لغتنامه دهخدا
درگاه شیخان . [ دَ هَِ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پهلوی دژ بخش بانه ٔ شهرستان سقز واقع در 11 هزارگزی جنوب بانه و 3 هزارگزی بوین پائین . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
درگاه آباد
لغتنامه دهخدا
درگاه آباد. [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرولایت بخش سرولایت شهرستان نیشابور واقع در 22 هزارگزی باختر چکنه ٔ بالا، با 144 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن ارابه رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
درگاه قلی
لغتنامه دهخدا
درگاه قلی . [ دَ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه درسی بخش حومه شهرستان ماکو واقع در 500 گزی جنوب ماکو و 5500 گزی جنوب باختری راه شوسه ٔ ماکو به قزل داغ . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
درگاه نشین
لغتنامه دهخدا
درگاه نشین . [ دَ ن ِ ] (نف مرکب ) درگاه نشیننده . نشیننده ٔ درگاه . روزبان . (صحاح الفرس ). ملازم در خانه . ملازم آستان . آنکه ملازم درگاه باشد : خسروا حافظ درگاه نشین فاتحه خواندوز زبان تو تمنای دعائی دارد.حافظ.
-
زاویه ٔ درگاه
لغتنامه دهخدا
زاویه ٔ درگاه . [ ی َ ی ِ دَ ] (اِخ ) از زاویه های قدیم بیت المقدس (جنب بیمارستان صلاحی ) است و از بناهای میلانه مادر قسطنطین تعمیرکننده ٔ کنیسه ٔقیامت است . این زاویه را ملک شهاب الدین غازی فرزند سلطان ابی بکربن ایوب صاحب میافارقین بسال 613 هَ . ق ....
-
قلعه درگاه
لغتنامه دهخدا
قلعه درگاه . [ ق َ ع َ دَ ] (اِخ ) از دههای لاریجان است . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 154).
-
چشمه درگاه
لغتنامه دهخدا
چشمه درگاه . [ چ َ م َ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 51 هزارگزی جنوب خاوری الیگودرز کنار راه قلعه ٔ هومه به آرپناه واقع است . جلگه ای است معتدل که 240 تن سکنه دارد. آبش از چاه و قنات . محصولش غلات . شغل اهالی ز...
-
کله درگاه
لهجه و گویش تهرانی
نعل درگاه(چوب بالای پنجره)
-
helm port transom
پشتبند درگاه سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] الوار یا قطعهای فلزی برای تقویت درگاه سکان
-
جستوجو در متن
-
gate
فرهنگ لغات علمی
درگاه
-
port
فرهنگ لغات علمی
درگاه
-
درگه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dargah = درگاه
-
سدگان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sadgān = درگاه
-
MIDI through, MIDI thru
گذر میدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] یکی از سه درگاه میدی که نسخهای از پیامها و دادههای رسیده به درگاه ورودی افزاره از آن به خارج منتقل میشود
-
جلوخان
واژگان مترادف و متضاد
پیشخوان، درگاه