کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درویشان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درویشان
لغتنامه دهخدا
درویشان . [ دَرْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایلی تیمور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. واقع در 45 هزار و پانصد گزی جنوب خاوری مهاباد و 23هزارگزی خاور راه شوسه ٔ مهاباد به سردشت ، با 379 تن سکنه آب آن از سیمین رود و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ا...
-
درویشان
لغتنامه دهخدا
درویشان . [ دَرْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باغ ملک . کنار راه اتومبیل رو هفتگل به ایذه . آب آن از رودخانه ٔ زرد و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
درویشان
لغتنامه دهخدا
درویشان . [ دَرْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد. واقع در 35هزارگزی شمال باختری اردل و 6هزارگزی راه دوپلان به ناغان ،با 231 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است و زیارتگاه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
درویشان
لغتنامه دهخدا
درویشان . [ دَرْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش صحنه شهرستان کرمانشاهان . واقع در 4هزارگزی جنوب خاوری صحنه و یک هزار و پانصدگزی راه شوسه ٔ کرمانشاه همدان ، با 180 تن سکنه . آب آن از سراب بید سرخ و چشمه است و از راه آن اتومبیل میتوان برد. (از ف...
-
درویشان
لغتنامه دهخدا
درویشان . [ دَرْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان دورود بخش مرکزی شهرستان ساری . واقع در 14هزارگزی جنوب خاوری نکا، با 350 تن سکنه آب آن از رودخانه ٔ نکا و راه آن فرعی و از طریق زرندین به نکا است . آبادی کوچک سه کیله در 5هزارگزی جزء این ده است . (از فر...
-
درویشان
لغتنامه دهخدا
درویشان . [ دَرْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان وفس عاشقلو بخش رزن شهرستان همدان . واقع در 112هزارگزی جنوب خاوری قصبه ٔ رزن و 15هزارگزی جنوب خاوری کمیجان ، با 612 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . بنای امامزاده قدیمی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ...
-
درویشان
لغتنامه دهخدا
درویشان . [ دَرْ] (اِخ ) دهی است از دهستان ژاوه رود بخش حومه ٔ شهرستان سنندج واقع در 27هزارگزی جنوب باختری سنندج و 3هزارگزی جنوب بزرآب ، با 140 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
واژههای مشابه
-
ده درویشان
لغتنامه دهخدا
ده درویشان . [ دِه ْ دَرْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد. واقع در یک هزارگزی باختری فیروزآباد.راه آن فرعی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
کاسه ٔ درویشان
لغتنامه دهخدا
کاسه ٔ درویشان . [ س َ / س ِ ی ِ دَرْ ] (اِخ ) اکلیل شمالی را گویند که از جمله ٔ چهل و هشت صورت فلکی است وآن هشت ستاره باشد مانند تاجی متصل به میزان و عقرب . (برهان ). محکه . قصعة المساکین . کاسه ٔ یتیمان . کاسه ٔ لئیمان . کاسه ٔ شکسته .
-
بنه درویشان
لغتنامه دهخدا
بنه درویشان . [ ب ُن َ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان سرطا بخش رامهرمز است که در شهرستان اهواز واقع شده است . این آبادی را بنگستان هم می نامند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
جستوجو در متن
-
درویشانه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) darvišāne ۱. مانند درویشان؛ به طریق درویشان؛ در هیئت درویشان.۲. (قید) فقیرانه.
-
دیگجوش
لهجه و گویش تهرانی
نذری درویشان
-
تخته پوست
لهجه و گویش تهرانی
زیرانداز درویشان