کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درون دان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درون دان
لغتنامه دهخدا
درون دان . [ دَ ] (نف مرکب ) درون داننده . داننده ٔ اندرون و ضمیر مردم . که درون اشخاص داند. داننده ٔ باطن کسان : بی قلم از پوست برون خوان توئی بی سخن از مغز درون دان توئی .نظامی .
-
واژههای مشابه
-
internal-internal trip
سفر درون ـ درون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سفری که هر دو سر آن، یعنی مبدأ یا مقصد، در داخل محدودۀ مشخص باشد متـ . سفر دوسردرون
-
نیک درون
لغتنامه دهخدا
نیک درون . [ دَ ] (ص مرکب ) نیک سیر. خوش طینت . نیکونهاد. خوش نیت .
-
intraclast
درونآوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] قطعهای سنگآهک که براثر فرسایش در درون حوضۀ رسوبی ایجاد و سپس بهصورت رسوب جدید نهشته شده باشد
-
endosteum
دروناُست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] غشایی که حفرههای میانی استخوان را میپوشاند
-
endosteal
دروناُستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مربوط به دروناُست
-
assimilation
درونانطباق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ تحول شناختی پیاژه، فرایند انضمام اطلاعات در ساختارهای ازپیشموجودِ شناختی، بدون تعدیل آن ساختارها
-
endocarp
درونبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] درونیترین لایۀ پیرابَر در میوۀ نهاندانگان
-
import
درونبُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از زیرگزینههای پرونده که برای آوردن یک پرونده همراه با تغییر قالب از نرمافزاری دیگر به درون نرمافزار جاری به کار میرود
-
retract1
درونبُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
endocytosis
درونبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بردن مواد خارجی اعم از جامد یا مایع ازطریق غشای یاخته به درون آن
-
retraction, retract2
درونبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
endoscope
درونبین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ابزاری برای معاینۀ داخل مجراها و حفرههای بدن
-
endoscopy
درونبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] معاینۀ مجراها و حفرههای داخلی بدن با درونبین